نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 557
البته آرگايل چند بار تصريح مىكند كه رضامندى، بُعد شناختى شادكامى
است. اگر چنين است، پس عوامل عينى نبايد در آن نقش داشته باشند. به نظر، اين يك
تناقض است.
ششم. در
بحث رضامندى، تغيير رويكرد از عوامل عينى به عوامل غير عينى و سهم قائل شدن براى امور
غير عينى، از نكات مهم در اين نظريه، است. اين تغيير رويكرد، روانشناسى، را به
معارف دين نزديكتر كرده است. با اين پيشرفت و تغيير رويكرد، روانشناسى، ظرفيت
درك معارف دين را پيدا كرد و ابزار فهم آن را به دست آورد. همان گونه كه در مباحث
اسلامى گذشت، بسيارى از عوامل شادكامى از ديدگاه اسلام را امور غير عينى تشكيل
مىدهند كه تا پيش از اين، جزء امور موعظهاى و غير علمى به شمار مىآمدند! و بدين
جهت، مهجور واقع مىشدند. براى نمونه، اگر به جاى تأكيد بر ثروت، از قناعت سخن به
ميان مىآمد، درك و پذيرفته نمىشد؛ امّا با اين تغيير، روانشناسى فهميد كه اين
بخش از متون دينى نيز مبتنى بر قواعد علمى است. از اين رو، روانشناسى، قابليت و
ظرفيت فهم اين بخش از آموزههاى دين را به دست آورد. هر چند شايد هنوز به ريز
عوامل موجود در دين دست نيافته باشد؛ امّا بستر لازم براى فهم آن را به دست آورده
است. در اين باره، موارد مهمى در منابع اسلامى وجود دارد كه امكان طرح آنها در اين
پژوهش نيست.
امّا
در همين بحث، آرگايل و فرنهام، مطلبى را با عنوان پارادوكس رضامندى در باره
تهىدستان راضى و خرسند مطرح كردند و آن را به سازگارى و درماندگى آموخته شده نسبت
دادند كه جاى تأمّل و نقد دارد. امكان اين را نفى نمىكنيم؛ امّا نمىتوان هر
رضامندى در فقر را به سازگارى و درماندگى آموخته شدهاى كه ريشه در ناتوانى و
ناچارى دارد، نسبت داد. رضامندى در ناخوشايند- كه در الگوى اسلامى مطرح شده است-،
از سر ناتوانى و درماندگى نيست؛ بلكه فرد، آن را با شناخت و باور خود مىپذيرد.
رضامندى در الگوى اسلامى، آگاهانه، اختيارى و آزادانه است. اساساً آيا مىتوان
رضايت را به اجبار به دست آورد؟ آن چيزى كه از سر ناچارى باشد، تسليم و بىتحرّكى
منفعلانه است، نه رضايت قلبى. رضايت امرى قلبى است كه بر اثر ناچارى به دست
نمىآيد. البته ممكن است تظاهر رفتارى و هيجانى افراد راضى، با افراد ناچار
تقريباً يكسان باشد؛ امّا نبايد اين را به حساب يكسانى اين دو در قلب و باطن
دانست. بنا بر اين بايد توجّه داشت كه نبايد هر تهىدست راضى را به درماندگى، متهم
نمود.
به
نظر مىرسد كه اين تحليل مبتنى بر اين پيشفرض است كه تهىدستان بايد ناراضى
باشند؛ همان گونه كه تحقيقات پيشين خود آنان نشان داده كه ثروت، فقيران را بيشتر
خرسند مىكند؛ امّا در الگوى اسلام، اين گونه نيست. اين الگو، مبتنى بر پايههايى
است كه بر اساس آن، فرد فقير و تهىدست، باور دارد كه آنچه خداوند براى او مقدّر
كرده، به خير و صلاح وى است. لذا از آن،
نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 557