دوزخ،
در ميان لذّتها و شهوتهاست. پس هر كس هر لذّت و شهوتى را كه دلش بخواهد، به خود
برساند، به دوزخ در مىآيد.
بنا
بر اين، لذّتى كه مىخواهد جزئى از شادكامى باشد، نبايد به شادكامى آسيب بزند. لذا
در لذّت، بايد معيار را آينده قرار داد و از لذّتهايى كه آينده را از بين
مىبَرَد، پرهيز كرد.
همچنين
لذّتى كه مىخواهد جزئى از شادكامى باشد، نبايد به رضامندى- كه جزء ديگر شادكامى
است- آسيب بزند. پيشتر گذشت كه آنچه رضامندى مىآورد، «خير بودن» است. لذّتهايى
كه پيامد منفى دارند، در حقيقت، «شرّ» اند و نارضايتى به دنبال مىآورند. در
مقابل، رنجهايى كه پيامد مثبت دارند، در حقيقت، «خير» اند و رضامندى به همراه
خواهند آورد. امام على (ع) در اين باره مىفرمايد:
ما
شَرٌّ بِشَرٍّ بَعدَهُ الجَنَّةُ، وما خَيرٌ بِخَيرٍ بَعدَهُ النّارُ، وكلُّ
نَعيمٍ دونَ الجَنَّةِ مَحقورٌ، وكلُّ بَلاءٍ دونَ النّارِ عافِيةٌ.[1741]
آن
بدىاى كه بعد از آن بهشت است، بد نيست و آن نيكىاى كه پس از آن، آتش است، نيك
نيست. هر نعمتى در مقابل بهشت، ناچيز است و هر گرفتارى و رنجى در برابر آتش، عافيت
و ايمنى است.
بنا
بر اين، در لذّتهاى ناپايدارى[1742] كه موجب پشيمانى مىشوند[1743]
و شهواتى كه درد و رنج به همراه مىآورند، هيچ خيرى نيست.[1744]
پس روشن است كه دليل برخى نارضايتىها، لذّتهاى نادرست است. اين نكته مهمّى است
كه بايد مورد توجّه قرار گيرد. چيزى كه به دنبالش دوزخ باشد، در واقع، خير نيست[1745]
و فرد نيز نبايد آن را خير به شمار آوَرَد[1746]
و آنچه را كه به وسيله آن، خير به انسان مىرسد نيز نبايد شر به شمار آورد، هر چند
تلخ باشد.[1747]
از
سوى ديگر، لذّت مادى، نبايد موجب محروميت از لذّت معنوى گردد. لذّت معنوى، جزئى از
نشاط مربوط به شادكامى است كه بايد تحقّق يابد. لذا لذّت مادّى نبايد موجب محروميت
از