نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 421
فصل نهم: عوامل رضامندى در تكليف
از ديگر
ابعاد زندگى، بُعد تكليف است. گفتيم كه عمل به بايدها و ترك نبايدها، پيششرط
تحقّق خير در زندگى است. بايدها و نبايدها، برنامهاى از جانب خداوند براى تأمين
سعادت و شادكامىاند. پيشتر در باره وجه خير بودن بايدها و نبايدها سخن گفتيم.
آنچه اكنون مهم است، اين كه عوامل تحقّقبخش تكليف كدام اند؟ همانگونه كه پيشتر
گفتيم، مبناى تكليف، خير و مصلحت انسان است. هر تكليفى در درون خود خيرى نهفته
دارد؛ امّا اثربخشى خير نهفته در تقديرهاى تشريعى، متوقّف بر رغبت به طاعت و كراهت
از معصيت است. زمانى آثار طاعت كسب مىشود كه به آن عمل شود و وقتى ايمنى از
زيانهاى معصيت حاصل مىشود كه ترك شود. لذا درست است كه خير، مبناى تكليف است، با
اين حال، ثمربخشى آن، متوقّف بر عمل به تكليف است. بنا بر اين، بايد به طاعت عمل
كرد و از معصيت دورى جُست تا خير آنها در زندگى انسان تحقّق يابد. در ادامه، مباحث
را با عنوان «گونههاى واكنش» پى مىگيريم:
1.
گونههاى واكنش
الف-
واكنش منفى: معصيت
واكنش
منفى به دستورهاى خداوند متعال، «معصيت» ناميده مىشود. پيشتر گفتيم كه معمولًا
طاعت خداوند متعال در مراحل نخست تكامل، با لذّتهاى انسان در تضاد قرار مىگيرد.
از اين رو، اگر فرد نتواند در برابر لذّت مقاومت كند، بدان سو كشيده مىشود و طاعت
خداوند را رها مىكند. اين حالت، معصيت يا نافرمانى خداوند متعال ناميده مىشود و
طبيعى است كه پيامدهاى ناگوارى را براى فرد به دنبال خواهد داشت.
نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 421