خداوند،
هر گاه خير بندهاش را بخواهد، كيفر او را در دنيا جلو مىاندازد؛ و خداوند، هر
گاه بدى بندهاش را بخواهد، عذابش را نگه مىدارد تا او را در قيامت به كيفرش
برساند.
بنا
بر اين، گرفتارىها نشانه خوارى و پشت كردن خدا به انسان نيست؛ بلكه برعكس، نشانه
علاقه و محبّت خدا به انسان است. آنچه آزاردهنده است، همين است كه انسان، بلا را
نشانه خوارى و اهانت بداند؛ امّا اگر به فوايد آن پى بَرَد و بداند كه نشانه كرامت
است، نه اهانت، آرام مىگيرد. آنچه بلاها را تحمّلناپذير مىسازد، همين تصوّرات
حاشيهاى است، وگرنه، اصل مصيبت، تحمّلپذير است.
پنج.
ترفيع درجه
فايده
ديگر تحمّل سختىها، ترفيع درجه است. هميشه بلاها به معناى گنهكار بودن فرد نيست.
گاهى خداوند براى اين كه درجه كسى را بالاتر ببرد، او را مبتلا مىسازد. اين جاست
كه راز ابتلاى انبيا و اولياى الهى به سختىها مشخّص مىشود. بلاها براى آنان كه
از مقام عصمتْ برخوردارند، پاككننده نيست؛ ترفيعدهنده است. از سويى در قرآن
كريم، آيهاى هست كه مىگويد هر بلايى كه به انسانها برسد، نتيجه كردار آنان است[1430]
و از سوى ديگر، اهل بيت- كه معصوم هم بودهاند-، بلاها و مصيبتهاى فراوانى ديدند.
اين سؤال، براى يكى از اصحاب امام صادق (ع) پيش آمد كه: آيا آنچه به امير مؤمنان
على (ع) و بعد از ايشان به فرزندانشان رسيد، به خاطر اعمال خودشان بود، در حالى كه
آنان اهل بيت عصمت و طهارت اند؟ امام (ع) در پاسخ وى فرمود:
همانا
پيامبر خدا (ص) همواره توبه مىكرد و در هر شبانهروز، صدبار استغفار مىكرد، بدون
اين كه گناهى داشته باشد. همانا خداوند عزّ وجلّ بلا را به اولياى خود اختصاص
مىدهد، بدون اين كه گناهى داشته باشند، تا به آنان پاداش دهد!