نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 348
علاوه بر اين، مال و جاه وقتى با خسران از دست رفت، جبرانش ممكن است،
چه بسا مىشود كه مثل آن و يا بهتر از آن، جايگزينش گردد، به خلاف خُسران نفس كه
ديگر جبران نمىپذيرد.[1277]
در
جاى ديگرى نيز چنين آمده است:
(أُولئِكَ
لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ
مِنْ أَوْلِياءَ يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ
ما كانُوا يُبْصِرُونَ* أُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ
عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ* لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ
الْأَخْسَرُونَ* إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا
إِلى رَبِّهِمْ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ.[1278]
آنها هيچ گاه توانايى فرار در زمين را ندارند و جز خدا، پشتيبانهايى نمىيابند!
عذاب خدا براى آنها دو چندان خواهد بود] چرا كه هم خودشان گمراه بودند، و هم
ديگران را گمراه ساختند). آنها هرگز توانايى شنيدن] حق را [نداشتند و] حقيقت را
[نمىديدند! آنان كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست دادهاند و تمام
معبودهاى دروغين از نظرشان گم شدند.] به ناچار [آنها در سراى آخرت، قطعاً از همه
زيانكارترند! كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند و در برابر
پروردگارشان خضوع و خشوع كردند، آنها اهل بهشتاند و جاودانه در آن خواهند ماند!)
اين
آيات شريف مشتمل بر دو نكته اند: يكى اين كه مىفرمايد كفّار، نفس خود را خاسر
كردند. دوم اين كه مىفرمايد افترايى كه يك عمر مرتكب آن شدند، در آخرت اثرى از آن
نمىيابند؛ امّا خسران آنان دليلش اين است كه آدمى تنها بر نفس خود مالك است كه
البته مالكيتش استقلالى نيست؛ بلكه به تمليك خداى تعالى است و وقتى آدمى، چيزى را
براى نفس خود بخرد كه مايه هلاكتش باشد، و سرمايه عمر و مال و هر چيز ديگر را بدهد
و در مقابل، كفر و معصيت را بخرد، در اين معامله ضرر كرده و اين ضرر را خودش براى
خود فراهم آورده است. پس خُسران نفس، كنايه است از هلاك كردن نفس، و امّا ضلالت در
افترايى كه بستند، علتش اين است كه عقايد خرافىاى كه داشتند دروغ بود؛ يعنى وهمى
بود كه در خارج واقعيت نداشت؛ خرافاتى بود كه هوا و هوسهاى دنيوى، آن را در
نظرشان جلوه داده بود، و با برچيده شدن زندگى دنيا و هيچ و پوچ شدن هوا و هوسها،
آن اوهام و خرافات نيز جلوه و رنگ خود را مىبازند، و معلوم مىشود كه چيزى جز
دروغ و افترا نبودهاند، در آن روز، هر كسى مىفهمد كه حقّ مبين، تنها