نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 26
گيبل[77] و هايت،[78]
اصل را «شكوفايى يا عملكرد بهينه» قرار دادهاند و بر همين اساس، روانشناسى
مثبتگرا را «مطالعه شرايط و فرايندهاى دخيل» در اين مسئله مىدانند.[79]
شلدون، فردريكسون،[80] راسوند،[81]
چيكزنت مىهاى[82] و هايت نيز روانشناسى
مثبتگرا را اينگونه تعريف كردهاند: «مطالعه علمى كاركردهاى بهينه آدمى با هدف
كشف و ارتقاى عواملى كه به افراد، اجتماعات محلّى و جوامع بزرگ اجازه مىدهد تا به
رشد و شكوفايى دست يابند».[83]
سليگمن
و چيكزنت مىهاى، بر «شرايط مثبت زندگى» تأكيد دارند و بر همين اساس، هدف
روانشناسى مثبتگرا را تغيير در نوع پرداخت روانشناسى، از اشتغال خاطر صِرف به
بدترين امور در زندگى، به پرداختن به شرايط مثبت مىدانند».[84]
سونيا
لوبوميرسكى[85] و آليسون آبه[86]
نيز «رشد، شكوفايى و عملكرد بهينه» را محور روانشناسى مثبتگرا مىدانند و بر
همين اساس، كار روانشناسان مثبتگرا را «بررسى عوامل» اين امور معرفى مىكنند.
همچنين
برخى ديگر مانند داك ورث،[87] استين[88]
و سليگمن، در مقاله جامعى در نخستين شماره مجلّه سالنامه روانشناسى بالينى،[89]
اساس را بر «تجربههاى مثبت و صفات فردى مثبت» مىدانند. لذا معتقدند كه كار
روانشناسى مثبتگرا «مطالعه علمى اين امور و نهادهاى تسهيل كننده رشد آنها» است.[90]
جمعبندى
از
آنچه گذشت، روشن مىگردد كه هر چند در باره روانشناسى مثبتگرا تعريفهاى
گوناگونى ارائه شده، با اينحال، همگى دو ركن دارند: يكى محور روانشناسى مثبتگرا
و هدف آن؛ ديگرى