أنَا
زَعيمٌ بِثَلاثٍ لِمَن أكبَّ عَلَى الدُّنيا: بِفَقرٍ لا غِناءَ لَهُ وبِشُغلٍ لا
فَراغَ لَهُ وبِهَمٍّ وحُزنٍ لَاانقِطاعَ لَهُ.[865]
من
سه چيز را براى كسى كه دل به دنيا بسته است تضمين مىكنم: فقرى كه بىنيازى براى
آن نيست؛ گرفتارىاى كه آسودگى براى آن نيست؛ و اندوهى كه پايان ندارد.
امام
على (ع) نيز پيامد دلبستگى به دنيا را سه چيز مىشمرد: اندوه بىحاصل، حرص، و
آرزوى برآورده نشده:
مَن
لَهِجَ قَلبُهُ بِحُبِّ الدُّنيا التاطَ مِنها بِثَلاثٍ: هَمٍّ لا يغنيهِ وحِرصٍ
لا يترُكهُ وأمَلٍ لا يدرِكهُ.[866]
هر
كس قلبش به دنيا دلبسته شود، به سه چيز مبتلا مىشود: انديشناكشدنى كه او را
بىنياز نمىكند؛ حرصى كه او را رها نمىسازد؛ و آرزويى كه به آن نمىرسد.
بنا
بر اين، محنت و رنج، با دلبستگى به دنيا مقرون است.[867]
پيام اين بخش از متون دينى- كه كم هم نيست- دنياستيزى و تشويق به گريز از زندگى
نيست؛ پيام آن، روشن كردن ماهيت دلبستگى به دنيا و نقش آن در تخريب زندگى و
نارضايتى از آن است. كسى كه از اين حقايق، آگاهى داشته باشد، براى آنكه راحت
زندگى كند، به دنيا دل نمىبندد.
دلبسته
نباش؛ آسوده باش
براى
رضايتبخش كردن زندگى، لازم نيست دنيا را تغيير دهيم و يا دنياى ديگرى را آرزو
كنيم و بيافرينيم. مىتوان در همين دنياى ناپايدار، راحت زندگى كرد؛ به شرط آنكه
راه آن را بدانيم و يكى از راههاى آن، دل نبستن به دنياست. در ادبيات دين براى
دلبسته نبودن به دنيا از واژه «زهد»
[864]. الخصال، ج 1، ص 73؛
بحار الأنوار، ج 73، ص 91، ح 65.
در حديث ديگرى آورده كه آن حضرت
مىفرمايد: الرَّغبَة فِى الدُّنيا تُطيلُ الهَمَّ وَالحُزنَ؛ دلبستگى به دنيا
اندوه و غم را طولانى مىگرداند( نثر الدرّ، ج 1، ص 170).
امام صادق( ع) نيز در اين باره
مىفرمايد: الرَّغبَة فِى الدُّنيا تورِثُ الغَمَّ وَالحُزنَ؛ دلبستگى به دنيا،
غم و اندوه را به ارمغان مىآورد( تحف العقول، ص 358؛ بحار الأنوار، ج 78، ص 240).
[865]. كنز الفوائد، ج 1، ص
344؛ بحار الأنوار، ج 73، ص 81.