نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 23
گورين[65] و همكارانش، پيشگامان
بهكارگيرى تحقيقات زمينهيابى در مقياس وسيع، به عنوان يك روش ارزيابى بودند.
در
سال 1967 م، ويلسون[66] تحقيقات اندك صورت گرفته در
باره «شادكامى علمى» را بررسى و تجديد نظر كرد.
در
سال 1969 م، تحقيقات نورمن بردبرن،[67] نشان داد كه عواطف خوشايند و
ناخوشايند تا حدّى مستقل از يكديگرند و همبستههاى متفاوتى دارند و صرفاً متضاد هم
نيستند. بنا بر اين براى دستيابى به تصويرى واقعى از بهزيستى افراد، اين عواطف
بايد جداگانه مورد مطالعه قرار گيرند. اين يافته نشان داد كه تلاشهاى روانشناسى
بالينى براى حذف حالات منفى، لزوماً به شكلگيرى و پروراندن حالات مثبت
نمىانجامد.
در
سال 1984 م، داينر، اطلاعات نسبتاً كاملترِ جمعآورى شده در اواسط دهه 1980 م، در
زمينه بهزيستى روانى را مورد بررسى قرار داد. در اين دوران، بهزيستى روانى در حال
تبديل شدن به يك حوزه علمى بود. نتايج نقد داينر به همراه چند كتاب با موضوع
بهزيستى روانى منتشر شد و در سال 1999 م، داينر، سو،[68]
لوكاس و اسميت،[69] مقاله جديدى را در باره ادبيات
جديد در اين حوزه، در خبرنامه روانشناختى،[70]
به چاپ رساندند.
به
هر حال، رشته بهزيستى روانى، به سرعت رشد كرد و اين، مرهون سه عامل است: نخست، رشد
سطح زندگى مادّى كه بر اساس آن، مردم به دنبال چيزى فراتر از بقا بودند. ديگرى،
رويكرد دموكراتيك در احترام گذاشتن به انديشه و احساس افراد در باره زندگىشان.
سوم، رواج روزافزون فردگرايى در جهان كه توجّه افراد را به احساسات و باورهاى
خودشان معطوف مىسازد.[71] بر اين مبنا، نظريههاى
گوناگونى نيز ارائه شده كه در فصل هفتم به آنها خواهيم پرداخت.
چهار.
اسلام
در
متون دينى (قرآن و حديث) نيز اين مسئله به صورت گسترده، مورد بحث قرار گرفته است.
به همين جهت، انديشمندان مسلمان نيز به اين موضوع پرداختهاند كه شايد بيشتر،
رويكرد اخلاقى