اگر
ما بين مشرق و مغرب از آنِ مؤمن گردد، براى او خير است و اگر اعضاى بدنش قطعه قطعه
شوند، [باز هم] براى او خير است.
از
امام كاظم (ع) نيز حديثى به همين مضمون نقل شده است.[507]
حديث ديگرى با همين مضمون از امام صادق (ع) نقل شده كه در آن، از اين وضعيت مؤمن،
اظهار شگفتى كرده است.[508]
صهيب
نقل مىكند كه: يكى از دو نماز مغرب و عشا را با پيامبر خدا (ص) به جا آوردم. وقتى
از نماز فارغ شد، خنديد و به ما رو كرد و فرمود: «آيا از من نمىپرسيد كه چرا
خنديدم؟». گفتند: خدا و پيامبرش داناترند.
فرمود:
«از قضاى خداوند براى بنده مسلمان در شگفتم! [زيرا] همه قضاهاى خداى متعال براى او
خيرند، و كسى نيست كه همه قضاهاى خدا برايش خير باشد، جز بنده مسلمان».[509]
به
هر حال، تقدير خداوند متعال بر خير، استوار است و بر همين اساس است كه رضا به قضاى
الهى و صبر بر بلاى او و شكر نعمتهايش، توجيه مىيابد. امام صادق (ع) سخنى از
خداوند متعال را نقل مىكند كه رضا، صبر و شكر را بر پايه اصل «خير بودن قضا»
استوار نموده است: