نام کتاب : الصلاة في الكتاب و السنة نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 62
210. عنه صلى الله عليه و آله: مَن صَلّى رَكعَتَينِ و لَم يُحَدِّث فيهِما نَفسَهُ بِشَيءٍ مِن
امورِ الدُّنيا غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَهُ[324].
211.
عنه صلى الله عليه و آله: إنَّ العَبدَ لَيُصَلِّي
الصَّلاةَ، لا يُكتَبُ لَهُ سُدسُها [ثُلثُها] و لا عُشرُها، و إنَّما يُكتَبُ
لِلعَبدِ مِن صَلاتِهِ ما عَقَلَ مِنها[325].
212.
المعصوم عليه السلام: لَيسَ لَكَ مِن صَلاتِكَ إلّا ما أحضَرتَ فيهِ
قَلبَكَ[326].
213.
رسول اللّه صلى الله عليه و آله: رَكعَتانِ خَفيفَتانِ في
التَّفَكُّرِ خَيرٌ مِن قيامِ لَيلَةٍ[327].
214.
المعصوم عليه السلام: صَلاةُ رَكعَتَينِ بِتَدَبُّرٍ خَيرٌ مِن
قيامِ لَيلَةٍ و القَلبُ ساهٍ[328].
215.
رسول اللّه صلى الله عليه و آله: لا يَقبَلُ اللّهُ صَلاةَ عَبدٍ
لا يُحضِرُ قَلبَهُ مَعَ بَدَنِهِ[329].
216.
الإمام الباقر و الإمام الصادق عليهما السلام: إنَّما
لَكَ مِن صَلاتِكَ ما أقبَلتَ عَلَيهِ مِنها، فَإِن أوهَمَها كُلَّها أو غَفَلَ
عَن أدائِها لُفَّت فَضُرِبَ بِها وَجهُ صاحِبِها[330].
217.
الإمام الصادق عليه السلام: مَن صَلّى رَكعَتَينِ يَعلَمُ ما
يَقولُ فيهِمَا انصَرَفَ و لَيسَ بَينَهُ و بَينَ اللّهِ ذَنبٌ[331].
218.
الإمام الباقر عليه السلام: إذا قُمتَ فِي الصَّلاةِ
فَعَلَيكَ بِالإِقبالِ عَلى صَلاتِكِ، فَإِنَّما يُحسَبُ لَكَ مِنها ما أقبَلتَ
عَلَيهِ[332].
219.
الإمام الصادق عليه السلام: إنّي لَاحِبُّ لِلرَّجُلِ مِنكُمُ
المُؤمِنِ إذا قامَ في صَلاةِ فَريضَةٍ أن يُقبِلَ بِقَلبِهِ إلَى اللّهِ و لا
يَشغَلَ قَلبَهُ بِأَمرِ الدُّنيا، فَلَيسَ مِن مُؤمِنٍ يُقبِلُ بِقَلبِهِ في
صَلاتِهِ إلَى اللّهِ إلّا أقبَلَ اللّهُ إلَيهِ بِوَجهِهِ و أقبَلَ بِقُلوبِ
المُؤمِنينَ إلَيهِ بِالمحَبَّةِ لَهُ بَعدَ حُبِّ اللّهِ عز و جل إيّاهُ[333].
220.
عنه عليه السلام: إذَا استَقبَلتَ القِبلَةَ فَانسَ الدُّنيا و ما فيها و الخَلقَ و
ما هُم فيهِ، و عايِن
بِسِرِّكَ
عَظَمَةَ اللّهِ، و اذكُر وُقوفَكَ بَينَ يَدَيهِ يَوم تَبلو كُلُّ نَفسٍ ما
أسلَفَت و رُدّوا إلَى اللّهِ مَولاهُمُ الحَقِّ، وقِف عَلى قَدَمِ الخَوفِ و
الرَّجاءِ، فَإِذا كَبَّرتَ فَاستَصغِر ما بَينَ السَّماواتِ العُلى و الثَّرى
دونَ كِبريائِهِ، فَإِنَّ اللّهَ إذَا اطَّلَعَ عَلى قَلبِ العَبدِ و هُوَ
يُكَبِّرُ و في قَلبِهِ عارِضٌ عَن حَقيقَةِ تَكبيرِهِ قالَ: يا كاذِبُ أ
تَخدَعُني؟! و عِزَّتي و جَلالي، لَأَحرِمَنَّكَ حَلاوَةَ ذِكري و لَأَحجُبَنَّكَ
عَن قُربي و المُسارَّةِ بِمُناجاتي. و اعلَم أنَّهُ غَيرُ مُحتاجٍ إلى خِدمَتِكَ
و هُوَ غَنيٌّ عَن عِبادَتِكَ و دُعائِكَ، و إنَّما دَعاك بِفَضلِهِ لِيَرحَمَكَ و
يُبعِدَك عَن عُقوبَتِهِ و يَنشُرَ عَلَيكَ مِن بَرَكاتِ حَنانيَّتِهِ و يَهديَكَ
إلى سَبيلِ رِضاهُ و يَفتَحَ لَكَ بابَ مَغفِرَتِهِ[334].
210.
هر كس دو ركعت نماز بگزارد و در آن به هيچ كار دنيايى نيانديشد، خداوند گناهانش را
مىآمرزد.
211.
بنده نماز مىخواند و يك ششم [يك سوم] و حتى يك دهم آن را هم نمىنويسند. از نماز
بنده، فقط آنچه را كه درك مىكند مىنويسند.
212.
از معصومان روايت شده است: براى تو از نمازت جز آن مقدار كه حضور قلب دارى چيزى
نيست.
213.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: دو ركعت نماز مختصر با تفكر، بهتر از يك شب به
عبادت ايستادن است.
214.
از معصومان روايت شده است: دو ركعت نماز با تدبّر، بهتر از يك شب به عبادت ايستادن
با قلبى بى توجه است.
215.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خداوند نماز بندهاى را كه دلش همراه تنش نيست،
نمىپذيرد.
216.
امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام: براى تو از نمازت، فقط آنچه كه به
آن توجه دارىهست. پس اگر همه آن را به وهم و خيال بگذراند يا از انجامش غفلت
بورزد، نمازش را درهم مىپيچند و به صورتش مىزنند.
217.
امام صادق عليه السلام: هر كس دو ركعت نماز بگزارد و بداند كه چه مىگويد، بىهيچ
گناهى ميان او و خدايش باز مىگردد.
218.
امام باقر عليه السلام: هنگامى كه به نماز مىايستى، پيوسته با توجه باش كه از آن،
فقط آنچه توجه دارى به حساب مىآيد.
219.
امام صادق عليه السلام: همانا من دوست دارم شخص با ايمان شما هنگامى كه به نماز
واجب مىايستد، دلش را به سوى خدا كند و به كار دنيايى مشغول ندارد. هيچ شخص با
ايمانى در نماز دل به سوى خدا نمىكند مگر اينكه خداوند به او رو مىآورد و دلهاى
مؤمنان را به او علاقمند مىسازد. پس از آنكه خود نيز او را دوست دارد.
220.
هنگامى كه به قبله رو كردى، دنيا را و آنچه در آن است و مردم را و آنچه در پى
آنند، فراموش كن و به چشم دل، بزرگى خدا را نظاره كن و ايستادنت را در پيشگاهش آن
روز كه هر كس از آنچه فرستاده آگاه مىشود و به سوى مولاى حقيقيش باز گردانده
مىشود به ياد آر، ايستادنى بر يك پاى ترس و يك پاى اميد. پس هنگامى كه خدا را
بزرگ دانستى (تكبير گفتى) آنچه را در ميان آسمان برين و خاك زيرين است كوچك بشمار،
بىگمان آن هنگام كه خداوند از دل كسى كه او را بزرگ شمرده اما از حقيقت آن امتناع
دارد آگاه شود، مىگويد: اى دروغگو آيا مرا گول مىزنى؟ به عزت و جلالم سوگند، از
شيرينى ذكرم محرومت مىسازم و از نزديكى به درگاهم و شادمانى مناجاتم، مانع
مىشوم.
و
بدان كه خدا به خدمت تو احتياجى ندارد و از عبادت و دعاى تو بىنياز است و تنها
براى اين دعوتت كرده كه تو را ببخشايد و از مجازاتش دور كند و بركتهاى رحمتش را به
تو مژده دهد و راه رضايتش را به تو بنمايد و درِ آمرزشش را بر تو بگشايد.
[327] ثواب الأعمال: 68/ 1 عن
زيد بن عليّ عن أبيه عن آبائه عليهم السلام، مكارم الأخلاق: 2/ 66/ 2163 عن الإمام
عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، تنبيه الخواطر: 2/ 59.