responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 393

و اَخذِ كلام صحابه و ناقلان حديث از پيامبر ، خبر می‌دهد كه اصل ـ در نزد شيخين ـ سنّت بود ، نه اجتهاداتشان .

ليكن با گذشتِ زمان ، بر حجيّتِ آرا و اجتهاداتشان پاي فشردند ، هرچند بر خلاف قول پيامبر يا مخالف با اجتهادات پيشين آن‌ها باشد . به عنوان نمونه ، عُمَر می‌گفت : «تلك على ما قضينا ، وهذه على ما قَضَيْنا» ؛ آن ماجرا همان گونه بود كه حكم كرديم ؛ و اين ، همين است كه گفتيم .

آري ، عمر می‌دانست كه ناسازگاري ميان نقل‌های صحابه از پيامبر و اجتهاداتِ او اگر ادامه يابد ، به جدايي زمامداري سياسي از رهبري علمي می‌انجامد و اين را ـ به هيچ وجه ـ خليفه برنمي تافت .

اجازه نقل حديث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مردم را بر سنّت آگاه می‌ساخت و سطح درك و روشن بيني‌شان را بالا می‌آورد ، و از آنجا كه عُمَر همه احاديث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را نمی‌دانست ، خواه ناخواه برخي از اجتهاداتش بر خلاف قول پيامبر در می‌آمد و اين كار ، او را در برابر مشكلي با صحابه قرار می‌داد و به تخالف آراي آنان در احكام منجر می‌شد .

براي همين جهات بود كه عُمَر صحابه را گرد آورد و گفت : «إنّكم أَفْشَيْتُم الحَديثَ عن رسول الله» (شما حديث پيامبر را در همه جا می‌پَراكنيد) و در نقل ديگري آمده است كه گفت : «أَكْثَرْتُم الحديثَ عن رسول الله» ؛ زياد از پيامبر حديث می‌كنيد .

زيرا می‌ديد كه با افشا و اكثار ، مواجهه ، سنگين می‌شود .

آري ، عُمَر بر قياس و اخذ به رأي تأكيد می‌ورزيد (چنان كه در نامه‌اش به ابو موسي اشعري و شُريح قاضي آمده است) و احاديثي كه درباره «اجتهاد به رأي» از مُعاذ و عمرو بن عاص ـ و ديگران ـ از پيامبر نقل شده است ، براي تصحيح نگرش اوست .

اينكه گفتيم عُمَر ، اجتهاد را به كار برد و بيش از ابوبكر به آن دست يازيد ، با

نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 393
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست