responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 35

يک اشكال و پاسخ آن

اگر گویند : ابوبكر فرصت نيافت آنچه را با واسطه از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم شنيد ، بر آن حضرت عرضه كند تا به صحّت يا نادرستي آن‌ها آگاهي يابد!

گوئيم : معقول نيست كه اين امر بر ابوبكر ـ با وجود نزديكي‌اش به پيامبر و رسوخ شك در جانِ او ـ پوشيده بماند و بسي بعيد است كه بپنداريم وي اين امر مهم را واگذاشت و امروز و فردا كرد تا اينكه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم درگذشت ؛ با اينكه صحابه دربارة ساده ترين مسائل ـ و آن گاه كه اندكي مُردَّد می‌شدند ـ از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم سؤال می‌كردند و ضرورتِ اين كار بر آن‌ها مخفي نمی‌مانْد .

امّا سوزاندنِ احاديث و بيم وي از انتسابِ آن‌ها به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به جهت اين سخن ابوبكر كه گفت : «فأكون قد نَقَلْتُ ذلك» (پس من این‌ها را نقل كرده باشم) و نزديكي آن با مرگ خليفه «خَشيتُ أن أموت» : (مي ترسم بميرم) روشن می‌سازد كه خليفه در اَواخر عهدش آن‌ها را جمع آوري كرد و يك حديث از آن‌ها را هم خودش از پيامبر نشنيد وگرنه چگونه به خود اجازه می‌داد كه آنچه را شفاهي از رسول خدا شنيد ، بسوزاند!

افزون بر اين ، اگر خليفه اين روايات را در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم جمع آوري می‌كرد ، مؤرّخان و سيره نويسان آن را می‌نوشتند و شب هنگام به خود نمی‌پيچيد! و در جايز بودن تدوين و عدمِ آن ـ بعد از پيامبر ـ شك نمی‌كرد ؛ و سخن عايشه اين گونه بيان می‌شد «پدرم در زمان رسول خدا به جمع آوري حديث پرداخت» يا «رسول خدا بر پدرم حديث املا كرد و پدرم نوشت» يا مشابه اين سخنان .

آري ، خليفه براي مالك بن انس ـ زماني كه وي كارگزار خليفه در بحرين بود ـ نامه‌ای نوشت كه در آن احکام زکات وجود داشت ،[15] و نامه‌ای نيز (به همين


[15]. صحيح بخاری 2: 527، حديث 1386؛ تقييد العلم: 87؛ سنن بیهقی 4: 85، حديث 7038.

نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 35
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست