2 - اُبَی بن كعب اَنصاری (م22هـ)
ابو العاليه از اُبَي بن كعب روايت میكند كه وي نسخههای بزرگي در تفسير داشت .[601]
پيش از اين آگاه شديم كه رأي اُبي برخلاف نظر عُمَر بود ، و بر عدم برتری علمیِ عُمَر تصريح میكرد و منعِ او را از نقل حديث و قرائتِ قرآن ، نپسنديد .
3 - مُعاذ بن جبل (م18هـ)
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم مُعاذ را به يمن فرستاد و هم زمان نامهای درباره صدقات برايش نوشت كه در آن احاديثي بود .[602]
نامه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به مُعاذ درباره صدقات ، نزد موسي بن طلحه بود[603] و كتابهای مُعاذ پيش ابن عائذ[604] .
اين نصوص ـ همگي با هم ـ بر تدوين معاذ و مُدوِّنات او و بقاي آنها دلالت میكند ، با آنكه خليفه احاديث را سوزاند و از تدوين منع كرد و تهديد نمود .
در صفحات پيشين ، موضع مُعاذ نسبت به عُمَر درباره قصاصِ مسلمان براي قتل ذمّي و رجم زني كه دو سال پس از غيبت شوهر فرزند زاييد ، بيان شد .
4 - حُذيفة بن يمان (م36هـ)
سخن حُذَيفه با عُمَر گذشت كه میگفت : وي ، حق را خوش ندارد و فتنه را میپسندد و به آنچه نديده شهادت میدهد و بي وضو نماز میگزارد و در زمين
[601]. التفسير والمفسّرون 1: 115؛ الدراسات (اعظمي): 100.
[602]. سيره ابن هشام 4: 1010؛ حلية الأولياء 1: 240؛ الأموال (ابي عبيد): 27 و37.
[603]. مسند احمد 5: 228، حديث 22041 (متن حديث از اين مأخذ است)؛ سنن دارقطني 2: 96، حديث 8.
[604]. دلائل التوثيق المبكّر: 418؛ المحدّث الفاضل: 498.