نام کتاب : توضيح المسائل: عبادات و معاملات نویسنده : الحكيم، السيد محمد سعيد جلد : 1 صفحه : 181
پنجم: حرف زدن عمدى، اگر چه از
روى ناچارى باشد، ولى حرف زدن سهوى، اگر چه به خيال تمام شدن نمازش باشد، مانعى
ندارد و نمازش باطل نمى شود.
(مسأله
956) منظور از حرف زدن، خارج شدن حروف از دهان به صورت معمول در ميان
مردم، در مقام بيان مطلب ميباشد، اگر چه منظورى نداشته باشد، و آن را به صورت مهمل
بر زبان جارى كرده باشد.
(مسأله
957) اگر نمازگزار كلمه يك حرفى بر زبان جارى كند كه معنى داشته باشد،
نمازش باطل ميشود و اگر كلمه يك حرفى بدون معنى نيز بر زبانش جارى كند، بنابر
احتياط واجب نمازش باطل ميشود.
(مسأله
958) در چند مورد سخن گفتن نماز را باطل نمى كند.
1)
تلاوت قرآن (غير از چهار آيهاى كه سجده واجب دارند).
2)
ذكر خدا و رسول خدا (صلى الله عليه وآله) به قصد ستايش و پيامبر خدا.
(مسأله
959) اگر نمازگزار بگويد: «خداوند به فلانى پسرى عطا كرد» يا بگويد:
«پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) با كافران پيكار كرد» بنابر احتياط واجب ذكر به
شمار نميآيد و نمازش باطل ميشود، پس ذكر بايد به قصد تعظيم و ستايش باشد.
3)
دعا و نيايش، مشروط بر اين كه به صورت مناجات و خطاب به خداوند باشد، مثلًا بگويد:
«خداوندا فلانى را بيامرز». ولى اگر بگويد: «خداوند بيامرزد فلانى را» يا خطاب به
كسى بگويد: «خدا ترا بيامرزد» جايز نيست.
4)
پاسخ سلام، نه تنها جايز بلكه واجب است.
(مسأله
960) پاسخ سلام در اثناى نماز بايد به همان تعبيرى باشد كه سلام كننده بر
زبان آورده است، پس اگر «سلام» گفته، بايد در پاسخ بگويد: «سلام»، اگر «سلام
عليكم» گفته، پاسخ نيز «سلام عليكم»
نام کتاب : توضيح المسائل: عبادات و معاملات نویسنده : الحكيم، السيد محمد سعيد جلد : 1 صفحه : 181