درياى عشق
افسانه جهان دل ديوانه من است
در شمع عشق سوخته، پروانه من است
گيسوى يار دام دل عاشقان اوست
خال سياه پُشت لبش دانه من است
غوغاى عاشقان رُخ غمّاز دلبران
راز و نيازها همه در خانه من است
كوى نكوى ميكده باب صفاى عشق
طاق و رواق روى تو كاشانه من است
فرياد رعد ناله دلسوز جان من
درياى عشق قطره مستانه من است
تا شد به زلف يار، سر شانه آشنا
مسجود قدسيان همگى شانه من است