responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه کمال‌الدین و تمام‌النعمه نویسنده : الشيخ الصدوق؛ مترجم منصور پهلوان    جلد : 1  صفحه : 379

مفید نبود که گفت: شراب و نان را در شام فروگذاشتم و با سختی و مشتی خرما به خاطر پیامبری که مبعوث می‌شود آمدم او همین اوان برانگیخته می‌شود و در مکّه طلوع می‌کند و این شهر هجرتگاه او است و او خندان و کشنده دشمنان است به چند تکّه نان و چند دانه خرما اکتفاء می‌کند و بر حمار برهنه سوار می‌شود در چشمانش سرخی و بین دو کتفش خاتم نبوّت است، شمشیرش را بر دوشش می‌نهد و از هیچ کس پروا ندارد سلطنتش بدان جا رسد که کفش و پای کسی بدان جا نرسیده باشد. کعب گفت: ای محمّد! چنین است و اگر نبود که می‌ترسم یهود مرا سرزنش کند که هنگام مرگ ترسید به تو ایمان می‌آوردم و تصدیقت می‌کردم و لیکن من بر دین یهودم بر آن زندگی می‌کنم و بر آن نیز خواهم مرد. رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: او را بیاورید و گردنش را بزنید. آوردند و گردنش را زدند.

باب 20 خبر زید بن عمرو بن نفیل‌

(1) زید بن عمرو بن نفیل از کسانی است که در جستجوی دین حنیف بود و امر پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم را می‌شناخت و منتظر ظهور او بود و در جستجوی آن

نام کتاب : ترجمه کمال‌الدین و تمام‌النعمه نویسنده : الشيخ الصدوق؛ مترجم منصور پهلوان    جلد : 1  صفحه : 379
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست