بیرون آورد (1) و چون یهودی در چشمانش نگریست و شانهاش را گشود و خال سیاهی میان دو کتفش دید که مویی چند بر آن روئیده است، بیهوش نقش بر زمین شد و قریش از کردار او تعجّب کردند و خندیدند. گفت: ای قریشیان! آیا میخندید؟ این پیامبر شمشیر است شما را هلاک خواهد ساخت، نبوّت برای همیشه از بنی اسرائیل برچیده شده است و مردم پراکنده شدند و خبر یهودی را برای یک دگر بازگو میکردند و رشد رسول اکرم در یک روز مانند یک هفته دیگران و رشد یک هفته او مانند رشد یک ماه دیگران بود.
باب 19 خبر ابن حوّاش که از شام میآمد
(2) ابن عبّاس گوید: چون پیامبر اکرم در غزوه بنی قریظه کعب بن اسد را فراخواند تا گردنش را بزند و او را آوردند، رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم در وی نگریست و گفت: ای کعب! آیا سفارش ابن حوّاش دانشمندی که از شام میآمد برایت