responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فلسفۀ تاریخ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 196

کار را کردی؟! خضر گفت: نگفتم تو تاب نداری؟ بعد گرسنه و تشنه وارد دهی شدند. غذا خواستند. به حول و قوّه الهی هیچ کس حاضر نشد لقمهای به آنها غذا بدهد. گرسنه بیرون آمدند.

یک دیوار کج میبینند. خضر میگوید ما باید به این مردم خدمت کنیم، پاچهات را بالا بزن گِل بسازیم و این دیوار را درست کنیم. موسی دید وقتی به غلام بیتقصیر رسید زد او را کشت، این مردم بدجنس که حاضر نیستند از مهمان پذیرایی کنند، حال گِل درست کرده که من میخواهم به اینها خدمت کنم! بار سوم اعتراض کرد. خضر گفت: نگفتم که تو قادر به صبر نیستی؟! هذا فِراقُبَینی وَ بَینِک [1].

بعد یک یک توضیح داد. (آن، داوری اخلاقی موسی بود.) گفت: اما کشتی: میدانستم در پیش رو پادشاهی است که کشتیها را غصبی میگیرد مگر معیوبها را. من کشتی را معیوب کردم برای آنکه نجات پیدا کند. من خدمت میکردم ولی به صورت خیانت. اما داستان غلام: او فرزند یک پدر و مادر مؤمن بود، بیم آن بود که وقتی بزرگ شود طغیان کند کفر ورزد و آنها را از بین ببرد. در واقع من خدمتی به پدر و مادرش کردم. اما آن دیوار مال دوتا بچه بود که پدر و مادرشان آدمهای صالحی بودند و احسان و خدمت به آنها اقتضا میکرد که من این کار را انجام دهم. این پاداش نیکوکاری آنها بود.

در این داستان، پیوسته چنین است که در زیر یک پرده- که کار زشت است- یک هدف عالی نهفته است که آن را توجیه میکند. برای کسی که نمیداند، توجیه پذیر نیست. آن کسی که نمیداند، وظیفهاش این است که از قانون مربوطه پیروی کند. اما یکی هست که آن طرف را میداند. شکستن این قانون برای او توجیه دارد ولی برای این توجیه ندارد. برخی کارها برای افرادی جایز میشود و برای افراد دیگر جایز نیست. این است که وظیفه پیغمبر و امام و ولی در خیلی موارد فرق میکند.

نه اینکه حکم برای پیغمبر و ما دو حکم است، حکم برای ما و پیغمبر یا برای ما و امام هر دو یکی است. اگر ما آنطرفتر را میدیدیم وظیفهمان همان میشد، ولی آن که آنطرفتر را میبیند خود به خود حکم درباره او تغییر میکند.


[1] کهف/ 78.

نام کتاب : فلسفۀ تاریخ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست