responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 72

داشته است. با خلقت آدمِ اول، انسان در دنیا وجود پیدا کرده است. هنوز آدمِ اول بوده که جفتش وجود پیدا کرده و هر دوی اینها بودهاند که اولادشان به وجود آمده و بعد از آن هم دیگر نسل انسان قطع نشده است. آیا ما میتوانیم بگوییم از زمان آدم تا زمان حاضر، انسان استمرار وجود داشته است؟

عرف این را قبول میکند. عرف میگوید از زمانی که آدمِ اول وجود پیدا کرده، انسان وجود پیدا کرده و تا زمان حاضر هم وجود انسان ادامه داشته است. فرد از بین رفته ولی طبیعت انسان که از بین نرفته است. اگر زمانی پیش آمده بود که همه انسانها از بین رفته بودند و بعد، از نو انسان دیگری ایجاد شده بود وجود انسان استمرار نداشت، ولی چون هیچ وقت نبوده که انسانی در دنیا وجود نداشته باشد، بنابراین انسان استمرار بقا دارد.

این را به تعبیر دیگری هم میگویند که بعضی اصولیین هم همیشه این را قبول کردهاند و حرف نادرستی هم هست؛ میگویند:«الکلی یوجد بوجود فردٍ واحد و ینعدم بانعدام جمیع الافراد اکثر اصولیین از جمله مرحوم آخوند خراسانی در کفایه این[قاعده] را قبول کردهاند و البته برخی محققین آن را قبول نکردهاند [1].

اگر ما به دقت عقلی نظر کنیم و نحوه وجود کلی طبیعی را بشناسیم میبینیم که کلی طبیعی وجودش عین وجود افراد است، یعنی نسبت کلی طبیعی به افراد همانطور که بوعلی گفته است «نسبت آباء به اولاد» است نه «نسبت اب به اولاد». هر فرد انسانی که وجود پیدا میکند انسان وجود پیدا کرده است و با از بین رفتن آن فرد، انسان از بین میرود. وجود فرد دیگر، انسان دیگر است و به عدد افراد، انسانها وجود دارد نه اینکه افراد که وجود پیدا میکنند انسان وجود پیدا میکند. به عدد افراد، انسان وجود پیدا میکند و به عدد افراد هم انسان معدوم میشود. اینکه ماورای انسانهایی که موجود و معدوم میشوند یک چیز دیگری هم در نظر بگیریم که باقی است و آن انسان است این غلط است. غالباً ذهن عامی خیال میکند که نسبت کلی با افراد خودش نسبت ستونهای یک خیمه است با یک خیمه. خیمهای را با ستونهایی بر پا میکنند. ستونها عوض میشود ولی خیمه باقی است.

چنانکه گفتیم ما با مسئله عرف در اینجا کاری نداریم. در باب استصحاب و شک در


[1]. اشکال: آنها میگویند عرفاً چنین است نه عقلًا.

استاد: اینطور نیست، آنها مدعی هستند عقلًا هم چنین است.

نام کتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 72
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست