responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 73

بقا، ممکن است کسی بگوید همان ذهن عرف کافی است و بنابراین استصحاب وجود نوع در این گونه موارد صحیح است. این نظر عرف است و ممکن است دلیل شرعی هم ناظر به نظر عرف باشد که مسئله دیگری است. ولی اگر به دقت عقلی بخواهیم بگوییم که افراد که متبادل میشوند کلی استمرار وجود دارد، نادرست است [1] حال که دانستیم این سخن غلط است که بگوییم چون افراد یک کلی متبادلًا پشت سر یکدیگر وجود پیدا میکنند پس کلی به استمرار افرادش استمرار وجود دارد، به بحث درباره حرکت توسطیه برمیگردیم. در حرکت توسطیه، آن که وجود دارد حصول در «آن» است، یعنی جسم در یک آن از زمان در حدی از مسافت است و در آنِ دیگر در حدی دیگر. مرحوم آخوند میگوید شما آمدهاید مجموع اینها را روی یکدیگر حساب کرده و یک کلی انتزاع کردهاید و آن «بودنِ بین حدود مسافت» است (کون الجسم متوسطاً بین حدود المسافة) و خیال کردهاید افراد این کلی که متبادل میشود کلی باقی است، در حالی که چنین نیست. پس اساساً حرکت توسطی وجود ندارد.

این را مرحوم آخوند بعد خودش میخواهد جواب بدهد که البته جواب ایشان جواب کاملی نیست. میگوید: حرکت توسطی از یک جنبه، ابهام دارد، یعنی کلی است اما از جنبه دیگر متشخص است. اگر ما نسبت این حرکت را به مراتب خودش در نظر بگیریم نسبت کلی است به جزئیات، ولی از طرف دیگر، اگر حرکت را به موضوعش و به مبدأ و منتها و غایتش نسبت دهیم یک امر شخصی است و کلی نیست. پس از یک نظر ابهام دارد و از آن نظر انسان خیال میکند که این کلی است، در حالی که از نظر دیگر یک امر متشخص

(1). سؤال: اگر کلی به تعداد افراد است این دیگر کلی نیست.

استاد: کلی مورد بحث در اینجا کلی طبیعی است. در منطق خواندهاید که به کلی طبیعی مجازاً کلی گفته میشود. کلی طبیعی نه کلی است و نه جزئی، لابشرط از جزئیت و کلیت است. کلی طبیعی چیزی است که در خارج جزئی است و در ذهن کلی است و لذا میگویند که «معروض الکلی یسمی طبیعیاً و العارض منطقیاً و المجموع عقلیاً». غالباً کلی طبیعی را با کلی عقلی اشتباه میکنند و گمان میکنند «انسان کلی»، کلی طبیعی است در حالی که انسان کلی، کلی عقلی است. در باب کلی طبیعی اگر به انسان «کلی» میگوییم یعنی آن چیزی که اگر در ذهن وجود داشته باشد کلی است نه اینکه در خارج کلی است. این لفظ کلی و مسئله کلی، هم در فلسفه قدیم و هم در علم اصول و مخصوصاً در فلسفه جدید منشأ اشتباهات بسیاری شده است و از مسائلی که فوق العاده خوب و عالی و منطقی در فلسفه ما حل شده است مسئله کلی طبیعی است. این مسئله اتفاقاً در فلسفه معاصر مخصوصاً در فلسفه فیلسوف معاصر هایدگر آنجا که بحثهایی در باب اصالت جامعه و عدم بقای فرد دارد اهمیت فوق العاده پیدا میکند.

نام کتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 73
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست