نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 268
قاجار ميباشد، شعر خوب هم مىگفته و از او است:
يا نيست شادى در جهان، يا خود نصيب ما نشد
هرگز نديدم شادمان اين خاطر افسرده را
كتابهاى اثبات الواجب، اندرز قابوس، اندرزنامه، تحفة السفر در معانى و بيان، تذكره دلگشا، تفسير قرآن، حاشيه بر تفسير بيضاوى كه ظاهرا غير از تفسير مستقل او است و حاشيه مدارك و نور الهداية از تأليفات او ميباشد و در سال 1263 ه قمرى در هفتاد و شش سالگى وفات يافت. (ذريعه و ص 82 ج 2 مع)
بشار ابو معاذ بن برد عقيلى-
از مشاهير شعراى عرب ميباشد، با اينكه كور مادرزاد بود در شعر و ادب مقامى ارجمند داشت، مدّاح مهدى سومين خليفه عباسى (158- 169 ه ق) بود و عاقبت بجهت هجو او و يا وزير او يعقوب بن داود و يا بواسطه تهمت بكفر و زندقه و تمايل بآيين زردشتى در سال يكصد و شصت و شش يا هفت يا هشت از هجرت از طرف خليفه محكوم بهفتاد تازيانه شده و درگذشت و از او است:
يا قوم اذنى لبعض الحى عاشقة
و الاذن تعشق قبل العين احيانا
قالوا بمن لا ترى تهزى فقلت لهم
الاذن كالعين توفى القلب ما كانا
از آنرو كه در كودكى گوشواره در گوش ميكرد او را مرعث نيز گويند (از رعاث، بمعنى گوشواره، اشتقاق يافته است). اصمعى به بشار گفت كه ذكىتر از ترا سراغ ندارم، گفت چون من از مادر نابينا زاييدهام اينك تمامى قواى من مصروف در فكر من است.
(ص 1311 ج 2 س و 112 ج 7 تاريخ بغداد)
بشارى محمد بن احمد-
بعنوان مقدّسى ابو عبد اللّه، مذكور خواهد شد.
بشبيشى احمد بن عبد اللطيف-
مصرى، شافعى، از اكابر علما و فقهاى شافعيّه ميباشد كه قرآن را در مولد خود بشبيش، از مضافات مصر، حفظ كرد، پس پانزده سال در مصر از اكابر عصر، تحصيل مراتب علميّه نمود، در فقه و حديث و فرائض و فنون ادبيّه وحيد عصر خود شد، در جامع از هر تدريس مىكرد و زمانى هم در مكّه تدريس نمود، عاقبت بمولد خود برگشته و در سال هزار و نود و شش از هجرت
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 268