responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حکمت نظري و عملي نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 54

نيست بر اين رخ نقاب *** نيست بر اين مغز پوست

عمده مطلب نامحدود بودن اوست كه فرمود : و الحاد و المحدود خدا محدود كننده است و محدود نمى شود . او نامتناهى است . در پايان همين بخش ميفرمايد :

من وصفه فقد حده [1] .

اگر كسى خدا را توصيف كند محدودش كرده است اگر او را به صفات زايد بر ذات , به صفات امكانى موصوف كند او را محدود كرده است و محدود بودن با خدائى سازگار نيست چون هستى محض است نامحدود خواهد بود و چون نامحدود است همه محدودها به او نيازمندند و چون نامحدود است نه حركت در ذات او راه دارد و نه او با حركت كار ميكند ايندو هم جزء صفات سلبيه است , يكى در مقام ذات , يكى در مقام فعل فرمود :

والخالق لابمعنى حركة و نصب [2] .

خدا چون نا محدود است كمال و سمتى را فاقد نيست كه با حركت به آن سمت , روى بياورد . چون هر موجود متحركى بالاخره هدف و سمتى دارد كه به آن سمت در كوشش است خواه حركت جوهرى , خواه حركتهاى ديگر , در هر مقوله كه خواه ذاتا حركت است , مثل مقوله ان يفعل ان ينفعل و مانند آن .

يا بستر حركت است مانند پنج مقوله ديگر , در هر جا حركت باشد , حركت تحت , فوق , يمين , يسار و سوئى ميخواهد متحرك كه فاقد آن هدف است ميكوشد با حركت به آن هدف برسد اگر چيزى هستى محض بود و كمال محض بود سمت و سوئى نيست كه او واجد نباشد و يا در آنجا حضور نداشته باشد و بر آنجا محيط نباشد و در آنجا اشراف نداشته


[1]و 2 نهج البلاغه فيض الاسلام , خطبه 152 , صفحه 468 .

نام کتاب : حکمت نظري و عملي نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 54
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست