نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 32
استمداد نمود ؛ نه از يقين روان شناختي ، چون يقين رواني که
گاهي در اثر عادت و زماني از راه سنّت و مانند آن پديد مي آيد ، گرچه
سودمند است و از اين راه کمک شاياني به ايمان مي شود ؛ ليکن ضابط فکري و
عقلي ندارد و قابل عرضه و ارائه به ديگران نيست . براي پيدايش يقين منطقي
هرگز استبعاد ، استيحاش ، بناي عقلا ، عقلايي بودن و مانند آن کاربرد ندارد
.
لازم است توجه شود که براي تماميت هر برهان ، بايد حد وسط آن
کاملاً مورد بحث قرار گيرد و در اثبات حد وسط ، نبايد از حدود وسطاي براهين
ديگر استعانت شود ، زيرا در اين صورت خلط برهان به برهان ديگر لازم مي آيد
. در برهان نظم نيز نبايد از امکان يا حدوث يا حرکت و مانند آن که هر کدام
حد وسط برهان مخصوص خود هستند ، استمداد شود ، و گرنه برهان نظم به يکي از
براهين ياد شده بر مي گردد .
منظور از ناظم در کبرا ، موجود مشخص عيني اي است که سبب پديد آمدن
هماهنگي مخصوص در نظام داخلي يا غاييِ موجودهاي طبيعي است ؛ موجودي که وجود
آن براي تحقق نظم مزبور ضروري است ، بنابراين بايد احتمال تصادف به طور
کامل منتفي گردد ، در حالي که احتمال آن همچنان در اصل طبيعت محفوظ است ،
زيرا جريان محاسبه احتمالات در همه احوال متصور ، نسبت يکسان دارد ، در
همان مثال معروف که گفته مي شود : « اگر ده سکه که از يک تا ده شماره گذاري
شده و در ظرفي قرار گرفته اند ، هنگام بيرون آوردن آن ها از ظرف ، شماره
هاي ترتيبي آن ها ملحوظ گردد ، به طوري که اوّل سکه اي که شماره يک بر آن
است ، بيرون آيد و به همين ترتيب تا در نوبت دهم سکه شماره ده خارج شود ،
احتمال آن در صورت جايگزيني سکّه ها يک ده ميلياردم است ، وجود چنين
احتمالي بسيار ضعيف و به منزله معدوم است و اگر عدد سکّه ها با همان ترتيب
ياد شده از ظرف مزبور بيرون
نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 32