responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسرار عبادات نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 311
خدا چه بخواهيم . اعمالمان بازو آرزوهايمان بسته شد . جلو آرزوهايمان را گرفتيم و دست بكار شديم .

( السلام عليك من قرين جل قدره موجودا و افجع فقده مفقودا ) . سلام بر تو اى نزديكى كه وقتى بودى گرامى بودى و حال كه در آستانه رفتن هستى , رفتنت فاجعه است و ما را غمگين مى كند همچون كسى كه عزيزترين عضو خانواده اش را از دست بدهد .

( و مرجو آلم فراقه) . سلام بر تو اى تكيه گاه اميد كه در هنگام مفارقت , ما را متالم و رنجور كردى . آن ماه كه در جان انسان رسوخ داشت وقتى از جان فاصله مى گيرد جايش را غم پر مى كند . آن فهميدن ها و صفاى ضمير ديگر نيست . آن نشاطى را كه انسان در ماه مبارك رمضان براى نثار و ايثار دارد در غير ماه مبارك رمضان ندارد . اگر انسان در اين ضيافت حق از خدا غنى و بى نيازى طلب كند , چيزى او را به خود متوجه و مشغول نمى كند , نه از كسى مى ترسد و نه از بذل جان دريغ مى كند .

( السلام عليك من اليف آنس مقبلا فسر و اوحش منقضيا قد مض ) [7] . سلام بر تو اى دوست با الفت كه وقتى آمدى ما را مسرور كردى و وقتى رفتى ما را گداختى و رفتى , داغ زدى و رفتى , اين حرف حرف يك انسانى است كه با باطن روزه اين ماه و با باطن ليله قدر در تماس بوده است .

( السلام عليك من مجاور رقت فيه القلوب و قلت فيه الذنوب) . سلام بر تو اى همسايه عزيز كه در مجاورت و جوار رحمت تو بوديم . تو همسايه اى بودى كه در اين مدت دلها رقيق مى شد و گناهان كم . ترك اولى و مكروهات و گناهان كوچك , كم كم , راه انسان را مى بندد .

در مناطق ييلاقى و در سرزمينى كه سبز و خرم است چشمه معدنى مى جوشد , چون با املاح و رسوبات همراه است اين آب زلال نيست كه


( 7 مض) آن درد گدازنده را گويند . همچون رنجش از گداختگى آهن سرخ شده اى كه به انسان اصابت كند .

نام کتاب : اسرار عبادات نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 311
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست