خدا چه بخواهيم . اعمالمان بازو آرزوهايمان بسته شد . جلو آرزوهايمان را گرفتيم
و دست بكار شديم .
( السلام عليك من قرين جل قدره موجودا و افجع فقده مفقودا )
. سلام بر تو اى نزديكى كه وقتى بودى گرامى بودى و حال كه در آستانه رفتن هستى ,
رفتنت فاجعه است و ما را غمگين مى كند همچون كسى كه عزيزترين عضو خانواده اش
را از دست بدهد .
( و مرجو آلم فراقه)
. سلام بر تو اى تكيه گاه اميد كه در هنگام مفارقت , ما را متالم و رنجور كردى .
آن ماه كه در جان انسان رسوخ داشت وقتى از جان فاصله مى گيرد جايش را غم پر
مى كند . آن فهميدن ها و صفاى ضمير ديگر نيست . آن نشاطى را كه انسان در ماه
مبارك رمضان براى نثار و ايثار دارد در غير ماه مبارك رمضان ندارد . اگر
انسان در اين ضيافت حق از خدا غنى و بى نيازى طلب كند , چيزى او را به خود
متوجه و مشغول نمى كند , نه از كسى مى ترسد و نه از بذل جان دريغ مى كند .
( السلام عليك من اليف آنس مقبلا فسر و اوحش منقضيا قد مض )
[7] . سلام بر تو اى دوست با الفت كه وقتى آمدى ما را مسرور كردى و وقتى
رفتى ما را گداختى و رفتى , داغ زدى و رفتى , اين حرف حرف يك انسانى است
كه با باطن روزه اين ماه و با باطن ليله قدر در تماس بوده است .
( السلام عليك من مجاور رقت فيه القلوب و قلت فيه الذنوب)
. سلام بر تو اى همسايه عزيز كه در مجاورت و جوار رحمت تو بوديم . تو همسايه اى
بودى كه در اين مدت دلها رقيق مى شد و گناهان كم . ترك اولى و مكروهات
و گناهان كوچك , كم كم , راه انسان را مى بندد .
در مناطق ييلاقى و در سرزمينى كه سبز و خرم است چشمه معدنى مى جوشد , چون با
املاح و رسوبات همراه است اين آب زلال نيست كه
( 7 مض) آن درد گدازنده را گويند . همچون رنجش از گداختگى آهن سرخ شده اى
كه به انسان اصابت كند .