اينها يكسان نيستند . وقتى صحبت ها با احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى تمام
مى شود و مى خواهد مرخص شود , حضرت مى فرمايند : نه , امشب شام را پيش ما باشد
. وقتى هم كه شام تمام شد مى خواهد مرخص بشود , مى فرمايند : نه , همين جا
بخواب . حضرت دستور مى دهند رختخواب مخصوص خودشان را در پشت بام براى بزنطى
بگذارند . هر سرى را براى هر كسى نمى گفتند . همه شاگردان يكسان نبودند .
اميرالمؤمنين سلام الله عليه دست كميل بن زياد نخعى را مى گيرد و به بيرون از
كوفه مى برد و براى او درد دل مى كند و آن حديث معروف(
يا كميل ان هذه القلوب اوعية فخيرها اوعاها
) [17] را بيان مى كنند . اى كميل اين دلها ظرفها است , بهترين دل دلى است
كه ظرفيتش براى علوم و معارف بيشتر باشد .
حالاتى كه براى رسول خدا ( ص ) در اواخر عمر بود اسرارى داشت و گوشه هائى از
اين اسرار از اين حديث پيداست كه به اميرالمؤمنين مى فرمايد وقتى مرا غسل
دادى
كفنم را بگير من را بنشان و هر چه خواستى از من بپرس و من هم مى گويم و تو هم
يادداشت كن . [18] اما حضرت براى عده اى از توده مردم وقتى در اواخر عمر
مبارك بود گريه مى كردند حضرت فرمود :
اما انكم المقهورون و المستضعفون بعدى
[19] . شما را ضعيف مى كنند و حقتان را از بين مى برند .
درباره جريان اواخر عمر مبارك اميرالمؤمنين است كه اصبغ بن نباته كه از
شاگردان مخصوص اميرالمؤمنين است نقل مى كند و مى گويد [20] : وقتى آن
[17]نهج البلاغه , امالى , شيخ مفيد , مجلس 29 , حديث 3 .
[18]قال رسول الله ( ص ) كما روى عن الصادق عليه السلام
: يا على اذا انا مت فاستق لى ست قرب من بئر غرس فغلسنى و كفنى و حنظنى
فاذا
فرغت من غسلى فخذ بمجامع كفنى و اجلسنى ثم سلنى عما شئت فوالله لا تسالنى عن
شى ء الا اجبتك .
كحل البصر , محدث قمى , ص 180 , اصول كافى , باب الاشاره و النص على
اميرالمؤمنين عليه السلام , حديث 8 7 .
[19]امالى , شيخ مفيد , مجلس 24 , حديث 2 و مجلس 42 , حديث 2 .