چون پيامبرش را تكريم كرده و تحقير نكرده , بدانيد كسى را كه خدا به مال وى را
سرگرم كرد , او را اهانت كرد . او را به مال سرگرم كرد كه ديگر به سراغ معارف
نيايد .
و اين تحليلى كه در نهج البلاغه آمده است با بيان سوره فجر منافات ندارد ,
چون خداوند در سوره فجر فرمود [36] : كسى كه مال دارد خيال نكند كه كريم است
و كسى هم كه ندارد خيال نكند كه حقير است , نفرمود( كسى كه مال دارد حقير
نيست) . اما در نهج البلاغه آمده است : كسى كه خدا او را به مال سرگرم كرده
است , تمام عمرش به صرافى مى گذرد , او بداند كه از عنايت الهى دور افتاده
است .
ظاهرا اين بيان از امام سجاد سلام الله عليه است كه فرمود : خداى سبحان وقتى
سخن از علم و معرفت و حكمت و دانش و توحيد مطرح مى باشد , صاحبان اين نعمت ها
را با فرشتگان ذكر مى كند , وقتى سخن از خوردن و پوشيدن و داشتن و امثال ذلك
است , صاحبان اين نعم را با حيوانات ذكر مى كند . [37] در سوره آل عمران
فرمود :
شهد الله انه لا اله الا هو والملائكه و اولوا العلم
. [38] خدا به وحدانيت شهادت مى دهد و ملائكه و علماى اهل توحيد هم به
وحدانيت شهادت مى دهند . اين جا علماء و دانشمندان را با فرشته ها ذكر فرمود .
اما وقتى سخن از ماديات است , مى فرمايد : ما دستور داديم كه آفتاب بتابد و
باران براى شما ببارد , بارش باران و تابش آفتاب براى آن است كه باغ تان
سرسبز و خرم بشود :
متاعا لكم و لانعامكم ,
[39] مال شما و دام هاى شما است . اين جا كه سخن از خوردن است انسان را با
دام ذكر مى كند و آنجا كه سخن از فهميدن است انسان را با ملك نام مى برد . و در
جاى ديگر مى فرمايد :
كلوا وارعوا انعامكم
. [40] يك قدرى
[36]بين خطبه 160 و سوره فجر هيچگونه منافاتى وجود ندارد .
[37]انسانهاى مترف و دنيا پرست را در عداد حيوانات ذكر مى فرمايد : كالانعام
بل هم اضل سبيلا .