نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی جلد : 1 صفحه : 253
ديگر اسناد داده نشود، و نيز بهطور كلى احكام مربوط به مراتب تعين و تجلى حق، به غيب ذات سرايت داده نشود.[1]
مطلب ديگر آن است كه سرّ دستيابى عارف به معرفتى از حق تعالى كه
بيرون از دسترس نيروى فكر و انديشه است، به عقيده ابنعربى، در اين نكته
نهفته است كه در تجربه عرفانى، شخص به حقيقت واصل و با آن متحد مىگردد، در
حالى كه در شناخت عقلانى، انسان از وراى حجاب مفاهيم، حقيقت را در
مىيابد. در واقع، تفاوت ميان آندو، همانند تفاوت ميان درك شيرينى هنگام
تناول عسل است با تصور مفهوم شيرينى هنگام تلخكامى.
كسى كه از طريق تجربه عرفانى، قدرت مطلقه خدا را يافته است، به
بصيرتى دست مىيابد كه هر قدرتى را در هستى، جلوه قدرت خدا مىبيند، در
حالى كه از طريق عقل، انسان تنها مىتواند قدير بودن خداوند را تصديق كند،
بىآنكه آن را شهود نمايد. ازاينرو، عقل نظرى، هر چند در شناخت صفات و
اسماى حق تعالى كاملاً در طريق صواب گام بردارد و با هدايت پيامبران، حقايق
را خوب تلقى نمايد و هستى و مراتب آن را در نظامى كاملاً صحيح و برابر با
واقع به تصوير كشد و عالمى عقلى گردد شبيه به عالم عينى، اما هرگز به آنچه
عارف در شهود خود مىيابد، نمىرسد و همان تفاوت ميان فهم معناى شيرينى و
چشيدن عسل باقى خواهد بود.
اين نكته، بيانگر آن است كه سعى ابنعربى در ارائه نظامى فلسفى
مبتنى بر كشف و شهود عرفانى، تلاشى كاملاً موجه است. او در واقع مىخواهد
آنچه را عارف در عميقترين تجربه عرفانى خود يافته، در قالب مفاهيم، براى
غيرعارف تصوير و ترسيمكند، تا او با معرفت به مبادى و مبانى نظرى تجربه
عرفانى، با بينش و بصيرت در اين وادى گام نهد. البته ابنعربى اذعان دارد
كه بسنده كردن به آن معارف عقلى، موجب اتصال به حقيقت، كه كمال و سعادت
حقيقى را همراه دارد، نمىگردد، بلكه انسان را همچنان تشنه لب باقى
مىگذارد كه همواره آب را تصور مىكند؛ ولى هرگز آن را نمىنوشد و سيراب
نمىگردد.[2]