responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 210

پس تذکره بياوردند به پيش آن شخص که شافعي وصيت کرده بود . بعد از آن مرد در تذکره نگاه کرد و در آنجا نوشته بود که هزار درم وام دارم . پس آن مرد وام او بگزارد و گفت شستن او را اين بود .

و ربيع بن سليمان گفت : شافعي را به خواب ديدم . گفتم : خداي با تو چه کرد ؟

گفت : مرا بر کرسي نشاند ،زر و مرواريد بر من نثار کرد و هفتصد بار چند دينار به من داد . رحمةالله عليه .

20

ذکر امام احمد حنبل قدص الله روحه

آن امام دين و سنت ، آن مقتداي مذهب و ملت ، آن جهان درايت و عمل ، آن مکان کفايت بي دل ، آن صاحب تبع زمانه ، آن صاحب ورع يگانه ، آن سني آخر و اول ، امام به حق احمد حنبل رضي الله عنه ، شيخ سنت و جماعت بود و امام دين و دولت و هيچ کس را در علم احاديث آن حق نيست که او را ؛ و در ورع و تقوي و رياضت وکرامت شاني عظيم داشت و صاحب فراست و مستجاب الدعوه بود و جمله فرق او را مبارک داشته اند از غايت انصاف ، و از آنچه بر او اقرار کردند مقدس و مبراست ، تا حدي که پسرش يک روز معني اين حديث مي گفت که خمر طيبه آدم بيده . و در اين معني گفتن دست از آستين بيرون کرده بود . احمد گفت :چون سخن يدالله گويي به دست اشارت مکن .

و بسي مشايخ کبار ديده بود چون ذوالنون و بشر حافي و سري سقطي و معروف کرخي و مانند ايشان . و بشر حافي گفت : احمد حنبل را سه خصلت است که مرا نيست . حلال طلب کردن هم براي خود و هم براي عيال و من براي خود طلب کنم ...

پس سري سقطي گفت : او پيوسته مضطر بود در حال حيات از طعن معتزله و در حال وفات در خيال مشبهه و او ا زهمه بري .

نقل است که چون در بغداد معتزله غلبه کردند گفتند : او را تکليف باطد کرد تا قرآن مخلوق گويد .

نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 210
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست