الهى است . اين سبق بالحق سخن اهل تحقيق است و اين حق موضوع علم آنان از حيث
ارتباطين ياد شده است .
وحدت حقه حقيقيه موضوع مسائل اهل تحقيق به صورت بحث نظرى
وحدت حقه حقيقيه همان وجود صمد حق است و وجوب وجود صمد حق با وحدت مطلقه
آن يكى است و اين وحدت مطلقه منزه از اطلاق و تقييد است . مطلق است اما نه
اطلاق در مقابل تقييد كه خود تقييد است . در توضيح آن گوييم :
حقيقت وجود صمد حق من حيث هى هى چنانكه واجب الوجود بذاتها است , يعنى
محال است كه قابل عدم باشد , زيرا كه در صورت اتصاف به عدم اگر باقى باشد
لازم آيد اتصاف احدالنقيضين به آخر , و اگر باقى نباشد لازم آيد انقلاب طبيعت
وجود به طبيعت عدم و هر دو وجه بين الاستحاله است , همچنين مطلق از قيد عام و
اطلاق , و قيد خاص مخصص است , مطلقى به اطلاق حقيقى صمدى كه عام سعى وجودى است
نه اطلاق مقابل تقييد كه خود در حقيقت تقييد است . يعنى محال است كه مأخوذ به
قيد عموم و اطلاق , يا مأخوذ به قيد مخصص گردد . زيرا كه در صورت