responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 329

جهان «كُلّ» است زيرا مجموعه اى از موجودات است و چون داراى دو جزو «وجود» و «تعيّن» است، و تعيّن امرى عَرَضى است و عَرَض نيز فانى است، پس در هر لحظه جهان به حكم «و العرض لا يبقى زمانين»[1] نيست و نابود مى گردد.

642) دگر باره شود پيدا جهانى

به هر لحظه زمين و آسمانى

جهان بعد از آنكه بنا به اقتضاى «تعيّن» در يك طرفة العين نيست و نابود شد به اقتضاى «وجود» دوباره پيدا و ظاهر مى شود و در يك لحظه زمين و آسمانى ديگر موجود مى گردد.

643) به هر ساعت جوان و كهنه پير است

به هر دم اندرو حشر و نشير است

حَشْر ‌ جمع، گرد آوردن مردم، روز قيامت (ف-م)

نشير ‌ نشر كننده، باز كننده، اشاره به روز قيامت است كه در آن روز نامه اعمال مردم باز مى شود.

جوانى جهان به سبب آن است كه در هر لحظه «وجودى» تازه مى يابد و از «نيست» به «هست» مى آيد. همچنين پيرى جهان به سبب آن است كه پيوسته به صورتى واحد در ممكنات و موجودات عالم ظاهر مى شود.

و چون هر لحظه موجودات جهان نيست و نابود مى شوند و دوباره به وحدت حقيقى مى رسند و همه جمع يعنى «واحد» مى شوند، حشر است و همچنين چون هر لحظه وجود «واحد» به صورت موجودات و ممكنات عالم ظاهر مى گردد نشير است. پس هر آينه به اعتبار آنچه كه گفته شد در جهان حشر و نشر وجود دارد.

644) درو چيزى دو ساعت مى نپايد

در آن لحظه كه مى ميرد بزايد


[1] عَرَض در دو زمان باقى نماند.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 329
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست