responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد    جلد : 1  صفحه : 194

وضعيتى، اين كار بهترين شاخص قدرت ديپلماسى و سياست شايسته آن حضرت (عليه السلام) است. دقت در شروط صلح نامه زواياى بيش‌ترى از راز كردار امام حسن (عليه السلام) را آشكار ساخته، سيماى صلح را روشن و انگيزه تن ندادن حضرت (عليه السلام) به شهادت را تحليل مى‌كند. البته در نقل بندهاى پيمان در ميان مورخان اختلاف وجود دارد; ولى از مجموع آن‌ها مى‌توان موارد زير را، به‌عنوان شرط‌هاى قرارداد، استخراج كرد:

‌ 1. معاويه به كتاب خدا و سنت پيامبر (صلى الله عليه وآله) عمل كند.

‌ 2. پس از معاويه خلافت به حسن‌بن‌على تعلق دارد و اگر براى حسن‌بن‌على حادثه‌اى پيش آمد، متعلق به حسين‌بن‌على است و معاويه حق ندارد كسى را به جانشينى خود انتخاب كند.

‌ 3. معاويه بايد ناسزا گفتن به اميرمؤمنان‌على (عليه السلام) را ترك كند.

‌ 4. بيت‌المال كوفه به معاويه واگذار نخواهد شد. معاويه بايد هزينه زندگى بازماندگان كشته‌شدگان سپاه على (عليه السلام) را از بيت‌المال بپردازد.

‌ 5‌. احرار و آزادگان در هرجا هستند، بايد از آزادى برخوردار باشند و كسى متعرض آنان نشود. [1]

‌ از آن‌جا كه بسيار بعيد است بگوييم امام حسن (عليه السلام) ماهيت پليد معاويه و عدم پاى‌بندى او به مواد قرارداد را نمى‌دانست، در تفهيم و تفسير رفتار آن حضرت (عليه السلام) ، براساس مبانى و اصول اصلاحى و اجتماعى، مى‌توان گفت: از نظر امام حسن (عليه السلام) و هر مصلح حكيمى، بايد كوشيد موانع بيدارى را برطرف كرد تا جامعه از خواب برخيزد. اين‌كه يك مصلح مفاسد را درك كند، چندان ثمربخش نيست; نتيجه كامل هنگامى به‌دست مى‌آيد كه ‌ملت و جامعه‌ به مرتبه درك مفاسد سياسى، اجتماعى و اخلاقى برسند. در كنار تلاش‌هاى روشن‌گرانه امام (عليه السلام) ، مهلتى لازم بود تا هويت معاويه و حكومتش براى عامه مردم و حافظه تاريخ روشن

شود. افتخار ديرينه عرب، عدم پيمان شكنى، حتى به بهاى از دست‌دادن هستى است. امام با آن‌كه مى‌دانست معاويه بر اين مواد پاى‌بند نمى‌ماند، قرارداد را به دقت تنظيم كرد تا فرزند ابوسفيان با زير پا نهادن آن در قلمرو وجدان تاريخى مسلمانان، به ويژه اعراب، كوهى از ننگ و بدنامى بر دوش كشد; با ناسزا گويى به على (عليه السلام) دشمنى خود را با پيامبر (صلى الله عليه وآله) و همه


[1] ر.ك: بحارالانوار ، ج 44، ص 10 به بعد و سيره پيشوايان ، ص 112 به بعد.

نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد    جلد : 1  صفحه : 194
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست