نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 193
اگر با معاويه درگير شوم، اينان گردن مرا گرفته بهصورت اسير به او تحويلمىدهند. [1]
امامحسن (عليه السلام) در مدائن يعنى آخرين نقطهاى كه سپاه
امام تا آنجا پيشروى كرد، سخنرانى كرد و طى آن فرمود: هيچ ترديدى ما را از
مقابله با اهل شام بازنمىدارد. ما در گذشته به نيروى استقامت، وحدت و
تفاهم داخلى شما، با اهل شام مىجنگيديم، ولى امروز اتحاد و تفاهم از ميان
شما رخت بربسته... وقتى كه به جنگ صفين روانه مىشديد دين خود را بر منافع
دنيا مقدم مىداشتيد، ولى امروز منافع خود را بر دين خود مقدم مىداريد، ما
همانگونه هستيم كه در گذشته بوديم، ولى شما نسبت به ما آنگونهكه بوديد
وفادار نيستيد. اكنون معاويه به ما پيشنهادى كرده كه برخلاف عزت و سرافرازى
ماست. اگر آماده نبرد و كشتهشدن در راه خدا هستيد، صلح او را رد كرده، با
تكيه بر شمشيرمان كار او را به خدا مىگذاريم، اما اگر طالب عافيت و ماندن
هستيد بايد صلح را بپذيريم... در اين وقت جمعيت از هر سو با فرياد ترجيح
زندگى خواهان صلح شدند. [2]
افزون بر اين، شهادتى سازنده است كه در راه زنده كردن سنتى نيك
يا ميراندن رسمى زشت، بعد از انديشيدن تدابير لازم و نوميدى از وجود
راههاى شرافتمندانه ديگر، در پيكارى سرخ تحقق يابد. كشته شدن امام حسن
(عليه السلام) در آن وضعيت به معناى كشته شدن خليفه مسلمانان، شكست مركز
خلافت و نابودى بسيارى از شيعيان مخلص، حتى امام حسين (عليه السلام) بود;
زيرا معاويه با به خدمت گرفتن سه عنصر زر، زور و تزوير مىتوانست در بسيارى
از بديهيات و باورهاى دينى و عادات مردم ترديد پديد آورد و نظرهايش را
دستكم به عامه مردم بقبولاند. از سوى ديگر، او براى بهدست آوردن سلطنت
دنيوى حاضر بود هرگونه امتياز بدهد. بهطورىكه ورقه سفيد امضا شدهاى براى
امام (عليه السلام) فرستاد و نوشت هرچه در آن ورقه بنويسد، پذيرفته شده
است. [3] در اين موقعيت، اماموظيفه داشت تا آخرين حد ممكن از آمادگى دشمن
بهرهبردارى كند و موضوعهاى مهم، حساس و مطابق با مصالح مسلمانان را
بهعنوان شرطهاى آتشبس، در قرارداد صلح بگنجاند. در چنين
[1] بحارالانوار ، ج 44، ص 20 و الكامل فى التاريخ ، ج 3، ص 405.
[2] بحارالانوار ، ج 44، ص 21، تاريخ خلفا ، ص 373 و ر.ك: سيره پيشوايان ، ص 104 به بعد.
[3] ر.ك: الكامل فىالتاريخ ، ابناثير، ج 3، ص 272.
نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 193