responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد    جلد : 1  صفحه : 173

نداشتن آنان براى تبليغ و تبيين صحيح دين و در نتيجه شكوفا نشدن استعداد عقلانى و منطقى مسلمانان سبب شده بود تا عقايد دينى گروه‌هايى از مسلمانان، با جهالت و تعصب خشك بياميزد و به‌راحتى ابزار دست سودجويان شوند; دين‌باوران جاهلى كه محكم به ظاهر اسلام چسبيده، روح و گوهر آن را نيافته بودند، [1] انديشه‌اى محدود و بسته داشتند و به تعبير امام على (عليه السلام) بايد اسلام از ابتدا براى آن‌ها تبيين مى‌شد. بنابراين، امام (عليه السلام) راهنمايى و آشنا ساختن آنان با حقيقت دين را نخستين وظيفه خود به‌شمار آورد و با همه كج‌روى‌هايى كه داشتند تا وقتى به‌طور رسمى به مبارزه مسلحانه نپرداختند، با آنان نبرد نكرد. آن حضرت پس از فراغت از كار آنان نيز ديگران را از جنگ با آن‌ها بازداشت و فرمود: من با بصيرتى كه داشتم خطر اين‌ها را براى دنياى اسلام احساس كردم و غير از من هيچ يك از مسلمانان جرأت نمى‌كرد چشم اين فتنه را درآورد. [2]

اصول، ارزش‌ها و پيامدهاى حكومت على(عليه السلام)

هرچند امام (عليه السلام) نتوانست در خلافت چهار سال و نه ماهه خود اوضاع به‌هم ريخته جامعه اسلامى را به‌طور كامل چون زمان پيامبر (صلى الله عليه وآله) سازد; ولى انحرافاتى كه مى‌رفت چهره اسلام را نزد انسان‌هاى آزاده جهان مخدوش و تنفرآور كند، زدود و دل‌هاى مشتاق مدينه فاضله رسول‌الله (صلى الله عليه وآله) را اميدوار ساخت.

‌ امام در روزهاى اول خلافت به دوستانى كه از بيعت نكردن افرادى چون سعدبن‌ابىوقاص و عبدالله بن عمر اظهار نگرانى كردند، فرمود: كسانى را كه به من و رهبرى‌ام احساس نياز نمى‌كنند، رها سازيد. هركس نمى‌خواهد با من بيعت كند، به شرط اين‌كه عليه مسلمانان برنخيزد و فتنه برپا نكند، به‌خود واگذاريد. او در بيانى ديگر فرمود: كسى را كه نخواست در قلمرو و حكومت عدل پرور من بماند، از رفتن به شام و پيوستن به معاويه باز مدار.

‌ آزادى و آزادگى در نظر اميرمؤمنان (عليه السلام) تا آن‌جا محترم بود كه در لحظات حساس و خطير نيز رعايت اين اصل مقدس را فراموش نمى‌كرد و در تمام جنگ‌ها مردم را در پيوستن به


[1] ر.ك: جاذبه و دافعه على (عليه السلام) ، مرتضى مطهرى، ص 114 به بعد.

[2] نهج‌البلاغه ، خطبه 92; مروج‌الذهب ، ج 2، ص 415; تاريخ اليعقوبى ، ج2، ص195 به بعد و الارشاد ، ص260 به‌بعد.

نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد    جلد : 1  صفحه : 173
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست