نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 172
در چنين موقعيتى، كه بيشتر سران در خطرند و پى بهانه مىگردند،
طبيعى است كه عجيبترين حوادث تاريخ اتفاق افتد. [1] و آنها كه آشكارا به
كشتن عثمان فتوا داده، مردم را عليه او برانگيخته بودند و با يهودى و كافر
خواندنش، حتى از دفن او در گورستان مسلمانان جلوگيرى كردند، پرچم خونخواهى
برافرازند. در مكه افراد سرشناس، سرمايه داران، سياسيون بركنار شده،
رياستطلبهاى نالايق، مجرمان و ناراضيان از عدالت گرد آمدند و به تجهيز
سپاه عليه امامعلى (عليه السلام) پرداختند. [2]
شعله آتش جنگ صفين بهوسيله قاسطين نيز به همين دليل بر افروخته
شد. معاويه، كه از به زير سلطه درآوردن تمامى قلمرو حكومت اسلامى نااميد
شده بود، فرمان داد به امام على (عليه السلام) بنويسند كه شام و مصر را
براى او بگذارد تا وى را، بهعنوان خليفه، به رسميت بشناسد. امام (عليه
السلام) كه تلاشهاى مسالمتآميز و صلحجويانه را بىنتيجه يافته بود، به
او نوشت: پيشتر نيز چنين تقاضايى از من كردهاند، ولى نپذيرفتم و چنين
نخواهد شد. خداوند مرا بهگونهاى نخواهد ديد كه گمراه كنندگان را ياور
گيرم. [3]
امام در برابر كسانى كه تقاضا كردند گذشته افراد را ناديده
بگيرد و با اموال نامشروع كار نداشته باشد، فرمود: حق، مسلّم و ثابت است و
مشمول مرور زمان نمىشود... اينكه به گذشته توجه نكنم در اختيار من نيست،
وظيفهاى است كه خداوند به عهده من گذاشته است اين سختگيرى در عدالت سبب
شد حتى برخى از دوستان حضرت (عليه السلام) او را رها كرده، به جبهه مقابل
پناه برند و به تحريك معاويه پردازند. معاويه، كه در سياست و فريبكارى
بىنظير بود، به خوبى مىدانست دير يا زود نوبت حساب وى فرا مىرسد. بنابر
اين، با بهانه قراردادن قتل عثمان، جنگ صفين را به راه انداخت. [4]
فتنه خوارج ـ مارقين ـ نيز از ضعف فكرى اين گروه از مسلمانان و
نا آگاهى آنان از سنت پيامبر (صلى الله عليه وآله) و حقيقت قرآن سرچشمه
مىگرفت. درگيرىهاى غيرضرورى خلفا و برنامه
[1] ر.ك: الدليل على موضوعات نهجالبلاغه ، صص 727 ـ 722، موضوع بيتالمال و مصرف آن.
[2] ر.ك: المعيار و الموازنة در برترى اميرالمؤمنينعلى (عليه
السلام) ، ابوجعفر محمد بن عبداللّه اسكافى معتزلى، ترجمه محمود مهدوى
دامغانى، ص 37 به بعد.