سؤال 2068: در دو فرض سابق، آيا بايد با تك تك بيماران شرط
كرد و با امضاى پرسشنامه مربوطه، يا گذاشتن اطلاعيه در مراكز درمانى (مبنى بر
اينكه مراجعه بيماران نشانگر قبول اين شرايط است) يا به اطلاع رساندن، حتى از طريق
رسانههاى گروهى كه (مراجعه شما نزد پزشك به معنى قبول اين شرايط است)، از پزشك
رفع مسئوليت شرعى مىشود؟ به طور مثال اگر قبل از عمل جراحى، بيمار مجبور به امضاى
شرايطى باشد كه در صورت ناموفق بودن جراحى، وى هيچگونه حق و حقوقى بر جراح و
بيمارستان ندارد، آيا كافى است؟
جواب: بايد بيمار را آگاه كرد، و اگر او پس از آگاهى، امور
مذكوره را بطور كامل قبول و پرسشنامه مربوطه را امضا كند، كافى است. و الا از پزشك
سلب مسئوليت نمىشود. خصوصا در عمل جراحى.
سؤال 2069: در دو فرض سابق اگر بيمار، كاملا بيهوش باشد،
آيا مىتوان از خويشان بالغ وى اجازه گرفت و يا با آنها شرط عدم ضمان كرد؟
جواب: در صورتى كه خويش، ولى شرعى نباشد، نمىتواند اجازه
بدهد و اجازه غير ولىّ، مفيد نيست، مگر اينكه با اجازه دهنده در ضمن عقد اجاره، يا
عقد لازم ديگرى شرط كنند كه هرگاه ضرر و زيانى پيش آمد، بر عهده او باشد. و در عين
حال مسأله خالى از اشكال نيست.
سؤال 2070: در دو فرض سابق، اگر بيمار كاملا بيهوش باشد و
در حال حاضر هيچ شخص بالغ يا نابالغ كه خويشاوند وى، باشد؛ نيز در دسترس نباشد، و
از طرفى جان بيمار در خطر فورى باشد، جهت اجازه و شرط چه بايد كرد؟ آيا مىتوان
طبق وظيفه پزشكى هر گونه اقدام ممكن را بدون اجازه انجام داد؟ اگر سهوا با اقدامات
غير مؤثر در مرگ بيمار، تسريع شود، آيا مسئوليت بر گردن پزشك معالج خواهد بود؟ و
اگر به خاطر خوف از عدم تأثير درمان، و كمك به تسريع مرگ، و مديون شدن، پزشك هيچ
كارى انجام ندهد، آيا مسئول خواهد بود؟ (زيرا مشاهده شده است گاهى اجل شخصى فرا
رسيده، ولى علت مرگ را به غلط به پزشك معالج وى نسبت مىدهند).
جواب: در فرض سؤال، پزشك بايد درمان را جهت نجات جان بيمار
شروع