وجود دارد، يك شاهد شهادت داده كه درگير شدند يا اقرار به
درگيرى لفظى دارد، ولى منكر كتك است، مورد از موارد لوث است و دادگاه بدون مراسم
قسامه حكم به پرداخت ديه مىدهد، متهم اعتراض مىكند؛ آيا اين حكم صحيح است يا
بايد نقض شود؟
جواب: مورد از موارد لوث است و ظاهرا محكوم كردن متهم بدون
قسامه وجهى ندارد و اعتراض او بجا است و حكم نقض مىشود.
سؤال 1860: كسى مدعى است كه ديگرى او را مدتى حبس غير
قانونى كرده است. ولى متهم منكر است و بينه هم وجود ندارد، آيا مىشود از طريق
يمين، قضيه را فيصله داد؟ يا متهم در فرض سؤال تبرئه مىشود؟
جواب: حلف در موارد مشابه با فرض فوق جريان دارد. و تبرئه
متهم بدون قسم، جايز نيست.
سؤال 1861: اگر زنى به دادگاه خانواده، مراجعه و اظهار كند
كه از طرف شوهرش تحت فشار و اذيت مىباشد و هيچگونه دليل و بيّنه شرعى هم نداشته
باشد. آيا صرف ادّعا براى صدور حكم طلاق كافى است؟
جواب: البته صرف ادعا كافى نيست؛ اما قاضى محكمه اگر مجتهد
جامع الشرائط باشد، مىتواند به علم خود از هر طريقى حاصل شده، حكم كند. و اگر
مجتهد جامع الشرائط نيست، تابع نصب است.
سؤال 1862: آيا حاكم شرع مىتواند مرد را مجبور به طلاق
دادن زنش كند، يا اين كه خودش زن را مطلقه كند؟
جواب: بلى، اگر حاكم مجتهد جامع الشرائط باشد، در بعضى از
موارد كه صلاح دانست مىتواند زوج را وادار به طلاق كند. و چنانچه زوج حاضر به
طلاق نشد، حاكم خودش زن را مطلقه مىكند.
سؤال 1863: در بعضى موارد اصل جرم گزارش مىشود، ولى كيفيت
آن و مجرم معلوم نيست؛ آيا بر قاضى لازم است موضوع را پيگيرى كرده و مشغول تحقيق و
تعقيب شود؟
جواب: خير، لازم نيست. مگر در صورتى كه براى بر هم زدن نظم،
يا براندازى