جواب: بلى اقرار به امضا، اقرار به محتواى ورقه نمىباشد. و
ملازمهاى در بين نيست، چون احتمال خطا و اشتباه يا اجبار مىرود، مگر اين كه
قرائنى بر خلاف باشد.
مسائل متفرقه قضا
سؤال 1857: شخصى شكايت كرده كه فلان شخص مرا كتك زد، ولى
متهم منكر است.
پس از بازجويى، شاكى دليل كافى نمىآورد، آيا متهم را بايد
سوگند داد؟ در صورت لزوم قسم، اگر بدون سوگند، حكم به برائت شود صحيح است يا قابل
نقض مىباشد؟
جواب: حق سوگند وجود دارد. و در فرض سؤال، اگر شاكى
نمىدانسته كه حق احلاف متهم را دارد و قاضى او را آگاه نكرده و مبادرت به حكم
كرده است، حكم صحيح نيست و نقض مىشود. بلى اگر شاكى مىدانسته كه حق دارد، ولى
صرف نظر كرده، و قاضى حكم كرده است، صحيح و غير قابل نقض مىباشد. مگر اين كه پس
از صدور حكم براى قاضى كشف خلاف شود. و معلوم گردد كه حق با شاكى بوده، كه در اين
صورت واجب است حكم را نقض كند. حتى در صورتى كه متهم را سوگند داده باشد.
سؤال 1858: يك نفر مقتول است، اولياى دم كسى را به عنوان
قاتل معرفى مىكنند، ولى در دادگاه دليل كافى اقامه نمىكنند، مورد از موارد لوث
خارج مىشود، آيا در صورت استحلاف بايد متهم يك قسم ياد كند يا چند قسم؟ و اگر
بدون سوگند حكم به برائت شود صحيح است يا بايد نقض شود؟
جواب: در صورتى كه اولياى دم از قاضى تقاضاى استحلاف متهم
را كنند، قاضى بايد او را سوگند دهد. و در فرض سؤال كه مورد از موارد لوث نيست، يك
قسم- به نحوى كه در كتب فقهيه آمده- كفايت مىكند. و جواب تتمه سؤال از جواب قبل
معلوم مىشود.
سؤال 1859: شخصى مجروحى شكايت كرده كه فلان شخص مرا زد و
قرائن ديگر نيز