نام کتاب : مرگ مغزى نویسنده : ستوده، حميد جلد : 1 صفحه : 49
تشكيل شده است؛ مانند قلب، ريه، روده و ..... همچنين، نام
گروهى از ارگانها كه با هم عمل خاصى را انجام مىدهند، سيستم يا دستگاه مىباشد؛
مانند دستگاه گوارش، دستگاه عصبى، دستگاه قلبى- عروقى. [1]
اقسام حيات از نگاه دانش پزشكى، به اين قرار است:
1. حيات كامل: شخص در اين حالت، از ادراك كامل برخوردار
بوده و تمام ارگانهاى حياتى بدن، سالم هستند و با يكديگر همكارى دارند.
2. حيات نباتى پايدار: [2] در
اين حالت، فعاليت قشر رويى مغز به طور كامل خاتمه يافته و آنسان كه گذشت، وظايف
اين بخش (كنترل فعاليتهاى ارادى، هوشيارى كامل و قدرت درك و شناخت) انجام نخواهد
شد. در اين مرحله، شخص به صورت غير قابل بازگشتى به حالت انجماد افتاده ولى
فعاليتهاى حياتى بدن (مثل حرارت، نبض، قلب و تنفس) بدون حمايت مصنوعى و به دليل
فعاليت ساقه مغز ادامه مىيابد. چنين به نظر مىرسد احكامى كه دائر مدار «حيات
عاقله» است، در مورد اين اشخاص جارى نبوده، بسان احكام مجنون مىباشند؛ احكامى از
قبيل عدم نفوذ معاملات مالى و عدم ثبوت تكاليف بر آنها. با اين حال، از آن جا كه
«حيات حيوانى»، يا «حيات نباتى» در اصطلاح علمى، به مثابه تمامِ موضوع در پارهاى
ديگر از احكام مىباشد، همه آن احكام، از جمله حرمت كشتن آنان، در اين مرحله جارى
است. [3] ناگفته نماند در بسيارى از نوشتههاى پژوهشى، از اين حالت به مرگ مغزى نيز
تعبير شده است، گرچه به باور برخى از صاحب نظران، بايسته است كه حداكثر، به آن
«مرگ كورتيكالى» اطلاق كرد نه «مرگ مغزى». [4]