نام کتاب : مرگ مغزى نویسنده : ستوده، حميد جلد : 1 صفحه : 157
دگرگونى روابط حاكم بر جامعه، اكنون، حكم شرعى ديگرى را
انتظار دارد. از همين روى، فقيهان شيعه همچنان كه گاه از رهگذر دليلى روشن، نظر
شارع را حس مىكنند و يا از سندى غير شفاف آن را حدس مىزنند، درپارهاى از موارد
نيز كه دليلى مستقيم، براى حكم وجود ندارد، از تجميع شواهد و قرائن، آن را
مىبويند (شمّ الفقاهه)، يا مىچشند (ذوق فقهى)، يا به سليقه و مذاق شارع در آن
مسأله پى مىبرند (مذاق شارع) و اين در حالى است كه به هيچ رو، مراجعه زود هنگام
به اصل عملى را نيز نمىپذيرند. بنابراين فقيهان ژرف انديش در سدههاى اخير، بر
اساس ذوق سليم فقهى خويش، در عين بهره گرفتنِ حسّى يا حدسى از نص و ظاهر در صحنه
استنباط، از اشعارها، رمزها، اشارهها و فروعات موجود در آيات و روايات غافل
نيستند و از اين رو، گاه از تجميع و ادغام آنها در چارچوبى مشخّص، به استظهار وجه
و معناى مشتركى مىرسند كه نوعاً، اطمينان آور بوده و كليد حلّ مسئلهاى را با خود
به همراه دارد.
بهترين تعريفى كه در اين باره، ادبيات فقهى ما شاهد آن بوده
است، از مرحوم كاشف الغطاء است؛ ايشان در كتاب گرانسنگ خويش، مذاق شريعت را
اينگونه ترسيم مىنمايد:
لا ينبغى التأمّل فى اعتبار ما ينقدح فى ذهن المجتهد من
تتبّع الأدلّة بالانبعاث عن الذوق السليم و الإدراك المستقيم بحيث يكون مفهوماً له
من مجموع الأدلّة، فإنّ ذلك من جملة المنصوص؛ فإنّ للعقل على نحو الحس ذوقاً و
لمساً و سمعاً و شمّاً و نُطقاً من حيث لا يصل إلى الحواس؛ فاعتبار المناطيق و
المفاهيم و التعريضات و التلويحات و الرموز و الإشارات و التنبيهات و نحوها مع عدم
ضعف الظنّ من مقولة واحدة؛ إذ ليس مدار الحجية إلا على التفاهم المعتبر عرفاً. [1]
مذاق شريعت، عبارت است از فهم و درك تازهاى كه مجتهد با
استفاده از
[1] 1. جعفر بن خضر
مالكى نجفى، [كاشف الغطاء]، كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، چاپ اول، (قم:
انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم،، 1380)، ج 1، ص 188.
نام کتاب : مرگ مغزى نویسنده : ستوده، حميد جلد : 1 صفحه : 157