نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 513
«سرنوشت» به معنى غلط و ساخته و پرداخته جبريان قرون گذشته است.
به عبارت روشن تر: ماركس مى گويد:
«جامعه نخستين انسان، جامعه كمونى و اشتراكى بوده، وقتى ابزار توليد رشد كرد، رشد ابزار ايجاب مى كند كه دوره كمونى به دوره بردگى تبديل گردد و براى دوره اى از تاريخ انسانى، انساين را مالك شود و از او كار بكشد».
«مدتى بر اين منوال گذشت، آن گاه رشد توليد و اختراع وسايل كشاورزى از يك طرف و نياز به كارگران با تجربه از طرف ديگر سبب مى شد كه برده داران در روابط اقتصادى خود تجديد نظر و از مالكيت خود بر آن ها صرف نظر كنند و مالكيت خود را بر زمين تثبيت نمايند. اين دو عامل (رشد ابزار توليد و نياز به كارگر با تجربه) سبب مى گردد كه بافت جامعه عوض گردد، و كاروان تاريخ، از منزلى گام به منزل ديگر نهد، و هم چنين است تا برسد به دوره بورژوازى و سوسياليستى و كمونيستى».
به عقيده ماركس وجود اين دوره ها يك ضرورت تاريخى اجتناب ناپذير است.
در اين صورت هر نوع ظلم و فساد، و كشتار بردگان، غارت و تاراج اموال دهقانان، اجحاف و تعدّى به كارگران يك ضرورت اجتماعى است كه از آن چاره اى نيست و اگر فشارى بر طبقه اى وارد نگردد، هرگز دوره جامعه به دوره ديگر تبديل نمى گردد و جامعه به حد تكامل نمى رسد. بايد فشار به كارگران به پايه اى برسد كه ستمگران نحوه روابط خود را عوض كنند.
اين نوع جبر تاريخ با قضا و قدر رايج در ميان جبريان چه تفاوتى دارد؟
آيا در اين صورت ما حق داريم، حكام خودكامه را كه به كشت و كشتار
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 513