هر
كرا خواهيد، امير خود كنيد، كه پدر و جد من بر خاندان علي غدر كردند، و
ولايت فرزندان علي كرم اللّه وجهه را بود، و بظلم حسين را بكشتند، و خداي
نكناد كه من آن كنم، كه ايشان كردند، و خود را از ولايت خلع كرد، و از منبر
فرود آمد، و بخانه خود رفت، و در بست، و در طاعون وفات كرد. مدت عمر او
بيست سال بود، ولادت او در سنه اربع و اربعين بود و فوت او در ربيع الاخر
سنه اربع و ستين بود عليه الرحمه. چون او وفات كرد، فتنه در بلاد شام
ظاهر گشت، و شش تن خلافت طلب كردند: مروان حكم، و ضحاك قيس فهري بود در
شام، و عبد اللّه زبير در مكه، و مختار كذاب به جهت محمد حنفيه [1] در
كوفه، و نافع ازرق [2] بود خارجي در نجد، و عامر خارجي [3] در عراق،
عفي اللّه عنهم.
الرابع مروان بن الحكم
و او از صحابه بود، و نسبت او مروان بن الحكم بن ابي العاص بن اميه بن
عبد الشمس بن عبد مناف. و اول كسي كه خلافت را به شمشير گرفت او بود، و او
مردي دراز بالا، باريك اندام. ولادت او در سنه اثنين بود، و او را به شهر
اردن اهل شام در سنه اربع و ستين بيعت كردند، و بعضي با ضحاك قيس فهري بيعت
كردند، و ميان هر دو فريق مصاف شد، موضعي كه آنرا مرج [4] راهط گويند،
ضحاك كشته شد، تمام در بيعت مروان آمدند، و او زن يزيد معاويه را بخواست.
روزي ميان او، و ميان پسر يزيد خالد نام كه پسر زن او بود، حكايتي شد،
مروان خالد را دشنام مادر داد، و او بدين سبب بر مروان كينه گرفت، و او را
زهر داد كار نكرد، شبي فرصت طلبيد، بالشت بر روي وي نهاد، چندان نگاه داشت
كه مروان بمرد، در سنه خمس [5] و ستين، و مدت ولايت او نه ماه بود، و
مدت عمر او شست و سه سال بود، و او را فرزندان بسيار بودند: عبد الملك و
بشر و محمد و عبد العزيز و اللّه اعلم.
[1] اصل: حنيفه [2] اصل: ارزق. الكامل: نافع بن الازرق [3] كذا، در الكامل: نجده بن عامر بن عبد اللّه. [4] اصل: مرح. الكامل: مرج [5] اصل: خمسين.