حصين
بن شبر [1] بر حلق تير زد و زرعه بن شبر [2] او را شمشير زد، و سنان
بن انس [3] النخعي نيزه زدش، و فرو نشست، و سر مباركش باز بريد و مدت
عمر او پنجاه و هشت سال بود. رضي اللّه عنه، و خلاف اللّه علي قاتليه.
عبد اللّه بن الزبير رضي اللّه عنه
عبد اللّه بن الزبير العوام. مادرش زن عوام، صفيه بود عمه مصطفي عليه
السّلام و اول فرزند كه در مدينه آمد بعد از ظهور اسلام او بود، و چون حسين
از مكه بكوفه رفت، عبد اللّه زبير همانجا باستاد، او در كعبه آمد و خلق را
جمع كرد، و لعن يزيد ظاهر گردانيد، و خلق با او بيعت كردند. باهل مدينه مكتوب نوشت: تا بين اميه را از شهر مدينه اخراج كردند و زهد و نماز و روزه آغاز نهاد، و خلق عظيم بدو رغبت كردند. چون
خبر به يزيد رسيد، مسلم بن عقبه را با لشكر بسيار بمدينه فرستاد تا از خلق
مدينه چهار هزار مرد بكشتند، و هفتاد كس را از انصار [4] شهيد كردند،
مسلم بن عقبه روي از مدينه بمكه نهاد، در راه كشته شد، و حصين بن نمير [5] را بر لشكر بمكه فرستاد، چون بمكه رسيد، عبد اللّه زبير در حرم كعبه
آمد، آن جماعت بر كعبه منجنيق نهادند، و يك ركن را خراب كردند، حق تعالي
صاعقه برايشان فرستاد، تا هفده تن بسوختند، پس مختار بن عبيد [6] با
لشكري بيامد، و ايشان را از مكه بيرون كرد، ناگاه خبر مرگ يزيد [7] رسيد
ايشان بشام رفتند، و كار عبد اللّه زبير در حرم بالا گرفت، [8] و اسم
خلافت برخورد نهاد، و حجاز و عراق و خراسان و يمن و مصر و شام، ديگران همه
را ضبط كرد، و خلافت و امر او تا عهد عبد الملك مروان بداشت
[1] الكامل: بن نمير التميمي. [2] كذا، طبري و مسعودي و مجمل، زرعه بن شريك التميمي. [3] اصل: ا نش. [4] اصل، انصاري. [5] اصل: شهير، مجمل و غيره: نمير. [6] كذا، مسعودي و محمل: مختار بن ابي عبيد ثقفي. [7] اصل: نرعان، به تخمين اصلاح شد اصابه گويد: و حاصر ابن الزبير حتي بلغهم وفات يزيد بن معاويه (ج 6 ص 366). [8] اصل: بالا گشت گرفت.