بطرف
تبرهنده. چون بدان موضع رسيد، امراء ترك خروج كردند، امير جمال الدين
ياقوت حبشي را شهيد كردند، و سلطان رضيه را بگرفتند و مقيد كردند، و بقلعه
تبرهنده فرستادند، و از حوادثي [1] كه در اوايل عهد سلطان رضيه افتاد،
بزرگتر آن بود: كه قرامطه و ملاحده هندوستان، باغراء شخصي دانشمند گونه، كه
او را نور ترك [2] گفتندي، از اطراف ممالك هندوستان چون گجرات و ولايت
سند، و اطراف دار الملك دهلي و سواحل جون و گنگ [3] در دهلي جمع شدند، و
در سر با هم بيعت كردند، باغراء (آن) نور ترك قصد اسلام كردند، و اين نور
ترك تذكير ميگفت، و اوباش خلق با او جمع شدند، و علماء اهل سنت و جماعت را
ناصبي ميگفت، و مرجي نام ميكرد و خلق عوام را بر عداوت طوايف علماء مذهب
ابو حنيفه و شافعي تحريض [4] مينمود، تا ميعادي نهادند، و تمامت طوايف
ملاحده و قرامطه، روز جمعه ششم ماه رجب سنه اربع و ثلاثين و ستمائة، بقدر
يك هزار مرد با سلاح و با شمشير و سپر (و تير به) دو فوج شده، به مسجد جامع
دهلي در آمدند، يك فوج بطرف حصار نو، بدر مسجد جامع از طرف شمالي در آمدند
و فوج دوم از ميان بازار بزازان بدر مدرسه معزي بر ظن آنكه اين مسجد جامع
است در آمدند، و از هر دو طرف تيغ در مسلمانان بگرفتند [5] و خلق بسيار
بعضي به تيغ آن ملاحده، و بعضي بزير پاي خلق شهيد شدند چون نفير از ميان
خلق بواسطه آن فتنه برآمد، مبارزان حضرت چنانچه نصير الدين ايتمر [6]
بلارامي رحمه اللّه، و امير ناصري [7] شاعر، و ديگر مردان با سلاح از
طرف مناره جامع سوار شدند، و با جوشن، و برگستوان [8] و خود و نيزه و
سپر مرتب درآمدند، و تيغ در ملاحده گرفتند، و مسلماناني كه بر بالاي مسجد
جامع بودند سنگ و خشت روان كردند، و جمله ملاحده و قرامطه را بدوزخ
فرستادند[1] اصل، و از حوالي [2] راورتي: نور الدين ترك، درباره اين شخص ر ك: 65 [3] اصل: و سواجيل و گنگ. راورتي و مط: مانند متن [4] اصل: تحريص [5] مط: نهادند. [6] مط: ايتم [7] مط: و امير امام ناصر شاعر راورتي و امير امام ناصر شاعر، خواجه ابو
نصر متخلص به ناصري از دودمان ابو سعيد ابو الخير و از مهنه خراسان بود و
ازينجا بدهلي رفت و بحضور و قطب الدين بختيار كاكي رسيد و بعد از آن بدربار
التمش رفت و در صله يك قصيده مدحيه 53 هزار تنگه انمام يافت (فوايد الفواد
ص 213، سير العارفين، منتخب بداوني 1: 65) ممكن است ناصري مذكور در آتشكده
آزر همين شخص باشد (اوريشتل كالج مگزين (1939 م) [8] مط: در مسجد جامع سوار با سلاح تمام از جوشن و برگستوان.