responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 461

بطرف تبرهنده. چون بدان موضع رسيد، امراء ترك خروج كردند، امير جمال الدين ياقوت حبشي را شهيد كردند، و سلطان رضيه را بگرفتند و مقيد كردند، و بقلعه تبرهنده فرستادند، و از حوادثي [1] كه در اوايل عهد سلطان رضيه افتاد، بزرگتر آن بود: كه قرامطه و ملاحده هندوستان، باغراء شخصي دانشمند گونه، كه او را نور ترك [2] گفتندي، از اطراف ممالك هندوستان چون گجرات و ولايت سند، و اطراف دار الملك دهلي و سواحل جون و گنگ [3] در دهلي جمع شدند، و در سر با هم بيعت كردند، باغراء (آن) نور ترك قصد اسلام كردند، و اين نور ترك تذكير ميگفت، و اوباش خلق با او جمع شدند، و علماء اهل سنت و جماعت را ناصبي ميگفت، و مرجي نام ميكرد و خلق عوام را بر عداوت طوايف علماء مذهب ابو حنيفه و شافعي تحريض [4] مي‌نمود، تا ميعادي نهادند، و تمامت طوايف ملاحده و قرامطه، روز جمعه ششم ماه رجب سنه اربع و ثلاثين و ستمائة، بقدر يك هزار مرد با سلاح و با شمشير و سپر (و تير به) دو فوج شده، به مسجد جامع دهلي در آمدند، يك فوج بطرف حصار نو، بدر مسجد جامع از طرف شمالي در آمدند و فوج دوم از ميان بازار بزازان بدر مدرسه معزي بر ظن آنكه اين مسجد جامع است در آمدند، و از هر دو طرف تيغ در مسلمانان بگرفتند [5] و خلق بسيار بعضي به تيغ آن ملاحده، و بعضي بزير پاي خلق شهيد شدند چون نفير از ميان خلق بواسطه آن فتنه برآمد، مبارزان حضرت چنانچه نصير الدين ايتمر [6] بلارامي رحمه اللّه، و امير ناصري [7] شاعر، و ديگر مردان با سلاح از طرف مناره جامع سوار شدند، و با جوشن، و برگستوان [8] و خود و نيزه و سپر مرتب درآمدند، و تيغ در ملاحده گرفتند، و مسلماناني كه بر بالاي مسجد جامع بودند سنگ و خشت روان كردند، و جمله ملاحده و قرامطه را بدوزخ فرستادند
[1] اصل، و از حوالي
[2] راورتي: نور الدين ترك، درباره اين شخص ر ك: 65
[3] اصل:
و سواجيل و گنگ. راورتي و مط: مانند متن
[4] اصل: تحريص
[5] مط: نهادند.
[6] مط: ايتم
[7] مط: و امير امام ناصر شاعر راورتي و امير امام ناصر شاعر، خواجه ابو نصر متخلص به ناصري از دودمان ابو سعيد ابو الخير و از مهنه خراسان بود و ازينجا بدهلي رفت و بحضور و قطب الدين بختيار كاكي رسيد و بعد از آن بدربار التمش رفت و در صله يك قصيده مدحيه 53 هزار تنگه انمام يافت (فوايد الفواد ص 213، سير العارفين، منتخب بداوني 1: 65) ممكن است ناصري مذكور در آتشكده آزر همين شخص باشد (اوريشتل كالج مگزين (1939 م)
[8] مط: در مسجد جامع سوار با سلاح تمام از جوشن و برگستوان.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 461
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست