responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 431

و يك بت بزرگ، چنانچه وزن او هم بتخمين زيادت از دو هزار مثقال زر صامت بود.
محمد بختيار و باقي حشم بدان بتخانه پناه جستند، و تدبير چوب و رسن (بجهت عماد) مرزابه [1] و گذشتن از آب كردند، چنانچه راي كامرود را از نكبت و عجز لشكر اسلام آگاهي افتاد، تمامت هندوي ولايت را فرمان داد: تا فوج فوج مي‌آمدند، و در دور بتخانه ني نيزه بزمين فرو مي‌بردند و درهم مي‌بافتند، چنانچه (بشكل) ديوارها ميشد. چون لشكر اسلام آن حال مشاهده كردند، با محمد بختيار گفتند: كه اگر چنين بمانيم، جمله در دام (و قيد اين) كفار افتاده باشيم، بطريقي خلاص بايد جست، باتفاق حمله كردند، و از آنجا [2] بيكبار بيرون آمدند، و بر يك موضع زدند، و خود را راه كردند، و (از آن تنگنا) بصحرا [رسيدند] و هندو (ان) در عقب ايشان چون بلب آب رسيدند منزل كردند، و هر كس بقدر امكان براي گذشتن حيله ساخت ناگاه يكي از لشكريان اسپ را در آب زد، بقدر يك تير پرتاب پاياب [3] بود، فرياد در ميان لشكر افتاد، كه پاياب يافتند جمله خود را در دريا زدند [4] و هندو (ان) در عقب لب آب بگرفت [5] چون ميان آب رسيدند غرقاب بود، همه هلاك شدند.
محمد بختيار با سوار معدود بقدر صد سوار يا كم و بيش از آب عبره كرد بحيل بسيار، و ديگران همه غرق شدند. چون محمد بختيار از آب بيرون آمد جماعت كوچان [6] و ميچان را خبر شد، علي ميچ [7] راهبر، قرابتان [8] (خود را) بر (ره) گذر داشت، پيش آمدند و استقبال كردند و خدمتي بسيار آوردند، چون بديوكوت رسيد، از غايت اندوه بيماري بر وي مستولي شد و بيش از شرم عورات و فرزندان خلج كه هلاك شده بودند سوار نشد، و هر گاه كه سوار شدي، جمله خلق بر بام و كوچها از عورات و اطفال فرياد ميكردند و دعاي بدو دشنام ميگفتند [بيش سوار نشد] و در آن حادثه بسيار بر زبان او رفت
[1] اصل: مررانه. مط و پ: مرزابه.
[2] مط: و از آن بتخانه
[3] اصل: باي آب
[4] مط: در آب زدند
[5] مط: بگرفتند.
[6] اصل: كونجان و منجمان را. راورتي: كونج ميج
[7] اصل: علي منج:
راورتي: ميج. مط: مچ.
[8] كذا در اصل و مط و پ. راورتي اين كلمه را به خويشاوندان و نزديكان‌Kindsmen ترجمه كرده شايد اصل آن قرابتيان باشد.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 431
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست