responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 432

كه مگر سلطان غازي معز الدنيا و الدين محمد سام را حادثه افتاد، كه بخت [از] ما برگشت و همچنان بود كه سلطان غازي طاب ثراه دران وقت شهادت يافته بود.
محمد بختيار دران غصه رنجور شد، و صاحب فراش گشت و برحمت حق پيوست، بعضي روايت كردند: كه اميري بود از ان او علي مردان خلجي [نام] در غايت دليري و بيباكي [1]، اقطاع ناركوتي [2] بدو مفوض بود، چون ازين حادثه خبر يافت، به ديوكوت آمد، محمد بختيار صاحب فراش بود، و مدت سه روز شده بود، كه كسي را مجال ديدن او نبود، علي مردان بطريقي نزديك او درآمد، و چادر از روي او [3] بر كشيد، و او را بكارد شهيد كرد طاب ثراه و اين احوال و حادثه [4]، در شهور سنه اثني [5] و ستمائة بود، حق تعالي عفو گرداناد، بمحمد و آله الامجاد.

السادس منهم (الملك عز الدين) محمد شيران [6] خلج‌

چنين روايت كرده‌اند: كه محمد شيران و احمد شيران [7] دو برادر بودند از امراء خلج در خدمت محمد بختيار، و چون محمد بختيار [8] بطرف جبال كامرود و تبت لشكر كشيد، محمد شيران [9] را با برادر و فوجي از لشكر بطرف لكهنوتي و جاجنگر فرستاده بود، چون خبر آن حوادث بديشان رسيد از آن طرف مراجعت كردند و بطرف ديو كوت باز آمدند و شرط عزا بجاي آوردند، و از آنجا بطرف ناركوتي رفت، كه اقطاع علي مردان بود، و علي- مردان را بگرفت و بانتقام آن حركت كه كرده بود قيد كرد، و بكوتوال آن موضع سپرد كه نام او بابا كوتوال صفاهاني بود، و بطرف ديو كوت باز آمد و امراء را جمع كرد و اين محمد شيران [9]، مردي بغايت جلد و نيكو اخلاق بود. وقتي كه محمد بختيار شهر نوديه [10] را نهب كرد، و راي لكهمنيه [11] را نهب گردانيد [12]


[1] اصل: وبي باك
[2] كذا در اصل پ: باركوتي. مط: ديار كوني. راورتي: در برخي از نسخ قديم نارلكوئي آمده. در زبده التواريخ نار نكوي است. در بعضي نسخ اين كتاب: ناركوتي، ديار كوني، بار كوئي هم آمده. ايليوت در تاريخ هند (ج 2 ص 314) كوني و ناركوتي مي‌آورد
[3] اصل: و جادر از وي
[4] مط: و حوادث
[5] مط: اثنين.
[6] مط: شيران الخلجي بلكهنوتي. راورتي: ملك عز الدين محمد بن شيران يا شروان الخلجي بلكهنوتي
[7] مط: محمد شيران و احمد ايران. راورتي: مانند متن.
[8] اصل: وقتي كه بطرف جبال
[9] اصل: محمد شروان
[10] اصل: نود نه
[11] لكهميسه در اصل
[12] مط: راي لكهمن را منهزم گردانيد.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 432
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست