responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 381

وزير غزنين بود و پادشاه نشان، با او در حدود گيلان و مرغ نوله [1] مصاف دادند، لشكر او منهزم شد، سلطان علاء الدين آتسز [2] پادشاه عالم و عادل‌پرور بود، كتاب مسعودي در فقه محفوظ او بود، و در تقويت علما و تربيت خانواده اهل علم جدي بليغ ميفرمود و هر كه را از ابناء علما مجتهد مي‌يافت (به) نظر عاطفت خودش مخصوص ميگردانيد. و چون بتخت نشست ملك علاء الدين (محمد) را از حصار اشيار غرستان [3] مخلص كرد، و بسبب قتل عمر سليمان باز بقلعه بلروانش [4] باز داشت و مدت چهار سال ملك راند تا ملك نصير الدين حسين امير شكار، از غزنين باز آمد [5]، در ميان غور با او مصاف كرد، در حدود جرماس [6] بر ميمنه سلطان علاء الدين، ملك قطب الدين حسين [بن علي ابي] علي بود [7] و حمله كرد، بر ميسره ملك نصير الدين حسين، (و) لشكر غزنين را بشكست و هزيمتي را تعاقب نمود [8]، و ملك نصير الدين (حسين) بر قلب سلطان حمله كرد، سلطان را نيزه زد، و تركي از لشكر غزنين سلطانرا (بر سر) گرزي زد، چنانچه هر دو چشم مباركش بيرون افتاد [9] (و از اسپ در افتاد، ملك نصير الدين حسين بر زير سر سلطان سوار بايستاد) ملك قطب الدين از عقب هزيمتي باز آمد، و بر ملك نصير الدين حمله كرد و سلطان را باز استد [10] و بطرف خطه سنگه برد، و در راه سلطان برحمت حق پيوست، و او را در جوار اسلاف ملوك خاندان شنسبانيان دفن كردند عليه الرحمه. مدت ملك او چهار سال بود (و كسري) و چون او درگذشت، پسران او [11] متفرق شدند، ملك فخر الدين مسعود به غرستان [12] آمد به قلعه سناخانه [13] و مدتي آنجا بود، و ملك نصير الدين محمد بقلعه بندار غرستان [14] بالا رفت، و مدتي آنجا بود، و پسر كهتر او جمشيد نام در حادثه كفار مغل بولايت هريوالرود، در دره چشت آب [15] شهادت يافت
[1] مط: بحدود كيدان و مرغ نوله. راورتي كذا
[2] مط: اتسر راورتي: اتسز
[3] مط:
اشار غرجستان مخلص فرمود
[4] اصل: بلرواتش
[5] مط: لشكر آورد.
[6] اصل:
حرماس
[7] راورتي ملك قطب الدين حسين بن علي ابي علي
[8] مط: كرد.
[9] مط: مباركش از جا بخاست. راورتي: از جاي برخاست- يا: بيرون افتاد
[10] مط: بستد
[11] مط: پسرانش
[12] مط: غرجستان
[13] مط: ستاخانه. راورتي: سناخانه، ستاخانه. پ: ستاخانه
[14] مط:
بندار غرستان. راورتي كذا. اصل: بندو غرستان
[15] اصل وپ: جست آب. مط: خشت آب راورتي كذا، شايد دره چشت او به باشد.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 381
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست