responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 379

روز جمعه منتصف جمادي الاولي، سنه سبع و ستمائة شهر را بگرفتند، و دولت خاندان محمد سام منقضي شد و امرائي كه نامزد سر (هاي) كوه بودند بسلامت بماندند [1] و علي شاه و ملك حسام الدين محمد بعلي كاليوان، از دروازه ريگ بست بيرون رفتند و هر يك بطرفي عزيمت كردند. حسام الدين به كاليوان رفت و علي شاه بطرف غزنين رفت و سلطان علاء الدين آتسز را بتخت نشاندند، و ملك خان بهرات مراجعت كرد. سلطان بهاء الدين سام، و برادر و همشيرگان و والده او با خزاين كه موجود بود، و عمه ايشان، ملكه جلالي دختر غياث الدين محمد سام، كه در حباله ملك علاء الدين بود، جمله را با تابوت سلطان غياث الدين محمود، بطرف خراسان بردند، و تابوت محمود را در گازرگاه بهرات (به) نهادند، و اتباع و عورات و مخدرات و ملكات را بخوارزم نقل كردند، تا بعهد حادثه كفار چين در خوارزم بودند، به نيكو داشت [2] و اعزاز.
روايت چنين كردند [3]: كه چون حادثه مغل ظاهر شد، مادر محمد خوارزمشاه آن هر دو شاهزاده را در جيحون خوارزم غرق كرد، رحمهما اللّه و عفي عنها. و دو دختر غياث الدين محمود (تا) بتاريخ اين طبقات، يكي در بخار است و يكي در بلخ در حباله ملك‌زاده بلخ پسر الماس حاجب [بود] عليه الرحمة و السلام.

الحادي و العشرون علاء الدين آتسز حسين [4]

سلطان علاء الدين آتسز، پسر سلطان علاء الدين (حسين) جهانسوز بود، (و از پدر خرد مانده) و در خدمت (هر دو) سلطان غياث الدين و معز الدين بزرگ شده بود، و پيشتر ملازمت او (بحضرت) غزنين بود بخدمت معز الدين. راوي چنين روايت كرد [5]: كه وقتي معز الدين را عارضه قولنج افتاد، چنانچه اميد خلق از حيات او منقطع شد [6]، امراء غور درين كار با هم (در سر) اتفاق كردند: كه اگر سلطانرا واقعه فوت، باشد


[1] مط: برفتند و هر يكي بطرفي عزيمت كردند و حسام الدين به كاليوان رفت و علي شاه به غزنين رفت و هر يك بطرفي عزيمت كردند و سلطان علاء الدين
[2] مط: در نيكو داشت.
[3] مط: و روات چنين نقل كرده‌اند
[4] مط: انسز بن الحسين. راورتي: سلطان علاء الدين اتسز بن سلطان علاء الدين الحسين جهانسوز
[5] مط: كند
[6] مط: گشت.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 379
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست