انار
اللّه برهانه [1] كه بسطت ملك ايشان ربع شرقي دنيا را حاوي بود، و آثار
غزو و جهاد، و ضبط عدل و احسان ايشان تا نهايت ادوار آخر الزمان در بسيط
جهان پيدا خواهد بود، و بعضي از آن آثار و تواريخ در ذكر هر يك بر سبيل
نمودار در قلم آيد انشاء اللّه تعالي. و دختران يكي ملكه جبال [2]،
مادر ملك تاج الدين زنگي و ديگر حره جلالي مادر سلطان بهاء الدين سام بن
سلطان شمس الدين محمد بن ملك فخر الدين مسعود بامياني، و سيوم ملكه خراسان
مادر الب غازي بن ملك تزل ارسلان سلجوقي برادرزاده سلطان سنجر. و چون
نكبت و حادثه كه سلطان سوري را افتاد، در غزنين بجهت مخالفت و غدر خدم آل
محمودي عفا اللّه عنهم، بسمع سلطان بهاء الدين رسيد، عزيمت انتقام اهل
غزنين مصمم گردانيد [5] و بتعزيت برادران مشغول نگشت و لشكرهاي اطراف و
اكناف جروم و غرستان [3] جمع كرد و مرتب گردانيد و روي بغزنين آورد تا
آن مهم را بكفايت رساند، و به استعداد تمام نهضت فرمود، و حشم بسيار در
خدمت رايت او روان شد و چون بخطه گيلان [4] برسيد، از غايت فكر و غم
برادران، و قوت حميت [مردي] مرض غالبش [5] گشت، و همانجا برحمت حق
پيوست. و در وقت نقل از دار دنيا چنانچه سلطان سوري بوقت رفتن و گرفتن
غزنين، تختگاه (و) ممالك غور بسلطان بهاء الدين سپرده بود و فرماندهي آن
ممالك بدو مفوض كرده [بود] در اين وقت سلطان بهاء الدين سام عليه الرحمه
چون لشكر بطرف غزنين ميبرد، تختگاه ممالك غور و فرماندهي جبال به سلطان
علاء الدين حسين جهانسوز سپرد و اتباع و فرزندان و امراء و اشياع را بدو
باز گذاشت. چون در گيلان [4] برحمت حق پيوست و آن حال بسمع سلطان علاء
الدين رسيد، بتعزيت مشغول نگشت [6]، و بر سبيل تعجيل لشكر فراهم آورد و
عزيمت غزنين كرد. و اللّه اعلم و احكم.[1] مط: براهينهما [2] راورتي: ملكه جهان [3] مط: اطراف غور و اكناف جبال خروم و غزستان. كه صحيح آن مطابق ترجمه
راورتي جروم و غرستان است كه مقصد همان گرمسير و غرجستان باشد (ر: 29) [4] راورتي: كيدان. كه شرح آن گذشت. [5] مط: حادشش. [6] مط: نشد.