پسران: السلطان الاعظم معز الدين انار اللّه برهانه، سلطان الاعظم غياث الدين و الدنيا انار اللّه برهانه. دختران: مادر الب غازي ملك خراسان عند قزلارسلان ابن الاخ السنجر. حره
جلالي مادر تاج الدين ملكه جبال غور عند سلطان شمس الدين [1] چون ملك
الجبال بغزنين رفت و عمارت شهر فيروزكوه مهمل گذاشت، سلطان بهاء الدين از
سنگه [2] به فيروز كوه آمد و شهر را عمارت كرد، و آن بناها و قصر [3]
سلطنت را باتمام رسانيد و قلاع غور بنا فرمود، و با شاران غرستان [4]
اتصال كرد [5] و جلوس او بفيروز كوه در (شهور) سنه اربع و اربعين و
خمسمائه بود، چون حضرت فيروز كوه به فرمان او [6] عمارت پذيرفت، چهار
قلعه حصين در اطراف ممالك غور و گرمسير و غرستان [7] و جبال [و] هرات
بنا فرمود، و قصر كجوران گرمسير (و) غور و قلعه شورسنگ [8] بجبال هراة، و
قلعه بندار بجبال غرستان و قلعه فيروز ميان غرستان و پارس [9]. سلطان
بهاء الدين سام، بعد از شهادت سلطان سوري چون از برادر (ان) پنجگانه مهتر
بود، فرماندهي ملك غور او را مسلم شد، ملكه گيلان [10] كه او هم از نسبت
شنسبانيان بود و دختر ملك بدر الدين گيلان، در حكم او بود، حق تعالي او را
از آن ملكه بزرگ نسب، دو پسر و سه دختر كرامت كرد. پسران چون سلطان غياث
الدين محمد سام، و سلطان معز الدين محمد سام
[1] اسامي پسران و دختران سلطان بهاء الدين در نسخه اصل به صورت درست
خوانده نميشود اين اسامي بصورت تقريب خوانده شد. مط و راورتي ندارد. [2] سنگه سنجه بقول ياقوت و ابن اثير يكي از شهرهاي غور بود (ر: 26) [3] مط: قصور [4] كذا في الاصل. در مط: غزستان. ترجمه
راورتي: غرجستان. ولي غزستان براي هوز مسكن طوايف غز و خطه علي حده است.
اما غرجستان در كتب مسالك و ممالك بصور مختلفه آمده و ما درين كتاب غرستان
به راي قرشت را ترجيح داديم، كه در نسخه اصل است و شرح آن در ملحقات آخر
كتاب خواهد آمد (ر: 29) [5] مط: پيوند كرد. [6] مط: بدولت او [7] مط: غرجستان [8] راورتي: شير سنگ [9] مط: و قلعه بندار بجبال غرجستان و قلعه فيوار (فيوار) ميان غزستان و پارس (مادين و نادين) راورتي: عرض فيروز، فيوار (ر: 26) [10] مط و راورتي: كيدان ولي گيلان صحيح است منسوب به گيلان حدود غزنه.