responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 310

واجب نباشد، چون وقت موجود نمي‌شود بر ان طايفه كه دران زمين باشند.
چون فتح قدرخان تتار بر آمد، حادثه كفار چين ظاهر شد، ظلمت فتنه سر از گريبان ظهور برآورد، و آغاز واقعات اهل اسلام، و نكبت جماعت دين محمدي بود، و آن حال چنان بود: كه چنگيز خان را پسري بود مهتر از همه پسران توشي نام بود، درين وقت توشي از ممالك چين در عقب لشكر تتار بفرمان چنگيزخان آمده بود، و سلطان محمد از طرف ما وراء النهر و خراسان هم بدان جانب رانده بود، هر دو لشكر با هم افتادند، و ميان ايشان مصاف شد و جنگ و قتال و پرخاش و صيال از اول روز تا نماز شام بداشت، چنانكه هر دو صف لشكر بشكل دايره شد، ميمنه اسلاميان ميسره كفار را بشكست و تعاقب نمود و ميسره كفار ميمنه لشكر اسلام را منهزم گردانيد و تعاقب نمود، برين منوال دايره گرد از ان جنگ و مصاف از بامداد تا شام بداشت. چون شب درآمد، هر دو لشكر از هم باز شدند، آبي بود خورد در ميان هر دو لشكر مقابل يك ديگر بكنار آن آب آمدند و منزلگاه كردند، چون صبح برآمد، لشكر مغل كوچ كرده بود و آتش‌ها بلند كرده و گذاشته و رفته. و چون سلطان محمد آن جنگ و قتال و جلادت و كوشش لشكر مغل مشاهده كرد، ديگر روز از ان موضع مراجعت كرد، و خوف ايشان در دل و دماغ او متمكن شد، و بيش در مقابل ايشان درنيامد، يك سبب حادثه اسلام اين بوده است، و سبب دوم آن بود: كه چنگيزخان در زمين چين و طمغاج و اعالي تركستان خروج كرد، و آلتون خان طمغاج را كه پادشاه تركستان بالا بود و پادشاه قراخطا، مقهور گردانيد و ممالك طمغاج و تنگت و اويغور [1] و تتار او را صاف شد. و اين خبر بسمع سلطان محمد رسيد، سوداي ملك چين در دماغ سلطان محمد افتاد، و خواست تا از لشكر مغل و حال چنگيزخان به تحقيق خبر يابد. سيد اجل بهاء الدين رازي را با جماعت ديگر برسالت چين فرستادند، چون آن رسل بچين رفتند چنگيزخان معتمدان خود با تحف بسيار بنزديك سلطان فرستاد، از سيد بهاء الدين رازي رحمه اللّه شنيدم: كه چون با چنگيزخان رسيديم، و زير طمغاج و پسر و عم
[1] اصل و پ: و ممالك طمغاج و نيكبخت و شنكت و ثغر و تتار. راورتي: مانند متن.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 310
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست